قول دادم که دیگر سریال بازی نکنم! | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۰۵:۱۸
روشنک گرامی:

قول دادم که دیگر سریال بازی نکنم!

«تصمیمم بر این بود که دیگر سریال بازی نکنم. تا‌کنون بازخوردهای خوبی گرفته‌ام اما اين تصميمم ربطى به بازخوردها ندارد. ممكن است لطفى كه مردم نسبت به من دارند باعث شود يک روز، دوباره زير قولى كه به خودم داده‌ام بزنم.»

سریال «گمشدگان» به
کارگردانی رضا کریمی و تهیه‌کنندگی علی حجازی‌مهر درامی اجتماعی است که به قلم رضا
مقصودی و احسان جوانمرد در
سی قسمت به نگارش درآمده است. داستان این
سریال در‌خصوص عواقب اعتیاد و رنج‌هایی است که خانواده افراد معتاد با آن دست و
پنجه نرم می‌کنند.

رضا کریمی که پیش از این سریال‌های موفقی همچون «فاکتور هشت» و «راه طولانی»
را
داشته،

فیلم سینمایی خود را که به تازگی پروانه ساخت گرفته بود، برای ساخت این سریال به
تعویق انداخته است. او برای ساخت سریال معیار‌های خاص خودش را دارد و به گفته خودش
سوژه باید برایش آن‌قدر جذاب باشد تا تولید آن را به عهده بگیرد. اما یکی از نکات
قابل توجه این سریال حضور بازیگری است که بیش‌تر او را در نقش‌های طنز دیده ‌بودیم
و حالا در یک نقش کاملا‌ جدی با او روبه‌رو می‌شویم. بهنام تشکر که کم و بیش در
نقش‌های جدی ظاهر شده است این‌بار نقش پررنگ‌تری را در کاراکتر پدری معتاد بازی می‌کند
که خانواده‌اش را تحت فشار قرار می‌دهد. او دختر جوانی دارد که به همراه برادر
کوچکش تلاش می‌کند از خشونت‌هایی که پدرش در مورد آن‌ها اعمال می‌کند فرارکند.
قهرمان قصه «گمشدگان» دختری است که سعی دارد برای خود و برادرش
آینده ایده‌آلی بسازد اما هر بار مشکلات جدیدی سر راهش قرار می‌گیرد. روشنک گرامی
را برای اولین بار در تلویزیون با سریال «فاصله‌ها» دیدیم و آخرین کار سینمایی او
فیلم «هلن» به کارگردانی علی‌اکبر ثقفی بود، حالا سریال جدید او به نام «گمشدگان»
را از شبکه دو سیما می‌بینیم. او در خصوص این مجموعه و ویژگی‌های کاراکتری که ایفا
کرده با «صبا» گفت‌وگویی داشته است که در ادامه می‌خوانید:

تغییرات نوع تکنیک بازیگری برای شما از
سریال «فاصله‌ها» تا «گمشدگان» چه سیری داشته است، مسیری رو به جلو یا برعکس؟

«فاصله‌ها» اولین تجربه بازیگرى من به صورت
جدى در حوزه تصویر بود و البته اولین سریالم بود و «گمشدگان» آخری. زمانی‌که «فاصله‌ها»
را بازی کردم خیلى کم‌تجربه بودم و مطمئنا تا الان همان‌طور که دیدگاهم نسبت به
مسائل تغییر کرده نوع بازى و نحوه برخوردم با نقش هم تغییرات زیادى کرده و پخته‌تر
شده است.

با توجه به قسمت‌هایی که تا به حال پخش شده
و بازخوردهایی که از خروجی کار گرفتید باز هم سریال کار می‌کنید؟

از روزی که من وارد این پروژه شدم و با آقای
کریمی صحبت کردم، تصمیمم بر این بود که همین یک سریال را کار کنم و دیگر سریال
بازی نکنم. البته نمی‌دانم در سال‌های آینده چه اتفاقی خواهد افتاد شاید حتى خیلى
زود اتفاقى بیفتد که برخلاف تصمیم این روزهایم عمل کنم، همان‌طور که بعد از گذشت
چند سال از بازی در سریال «فاصله‌ها» در «گمشدگان» بازی کردم، در حالی‌که فکر مى‌کردم
هیچ‌وقت دیگر سریال کار نخواهم کرد. تا‌کنون بازخوردهای خوبی گرفته‌ام اما این
تصمیمم ربطى به بازخوردها ندارد، اتفاقا ممکن است لطفى که مردم نسبت به من دارند
باعث شود یک روز، نمی‌دانم کى اما دوباره زیر قولى که به خودم داده‌ام بزنم.

چقدر کاراکتر شما به لحاظ استقلال و درون‌گرایی
به شخصیت ترنج نزدیک است و چقدر با او هم‌ذات‌پنداری کردید؟

الان نمى‌توانم جواب دقیقى بدهم زیرا هنوز
ترنج از من جدا نشده و نمی‌دانم رفتارهایى که از من سر مى‌زند رفتارهاى ترنج است
یا رفتارهاى روشنک. من بازیگر به شدت حسى‌اى هستم و مادامی‌که نقشى را بازى مى‌کنم
احساس مى‌کنم تبدیل به آن کاراکتر مى‌شوم، در واقع من آن نقش را بازی نمى‌کنم بلکه
آن کاراکتر خودش زندگی‌اش را پیش می‌برد. در حال حاضر کمی احتیاج دارم زمان بگذرد
و ترنج را با فاصله ببینم؛ بعد مى‌توانم جواب درست‌ترى به این سوال بدهم.

با وجود همه سختی‌ها و مشکلاتی که ترنج تحمل
می‌کند او فردی درون‌گرا و آرام است. آیا بهتر نبود این کاراکتر برون‌گرا‌تر باشد و
واکنش‌های بارزتری را در مواجهه با مسائل از خود بروز دهد ؟

اغلب آدم‌ها به خاطر اتفاقات کوچک سر‌و‌صدا
می‌کنند مثلا اگر کیف فردى را در خیابان از دستش بدزدند داد و بیداد مى‌کند اما
وقتى عزیزترین آدم زندگیش را از دست مى‌دهد بهت‌زده مى‌شود. هرچه اتفاق سهمگین‌تر
باشد، ناباورى نسبت به آن اتفاق باعث سکوت سنگین و بهت بیشترى مى‌شود. همه ما دیده‌ایم
یا خودمان مقطعى دچار این بهت‌زدگى شده‌ایم؛ از طرفى هم من از بازی‌هاى درشت که در
تلویزیون بیشتر از سینما وجود دارند به شدت پرهیز مى‌کنم که خود این موضوع، گفت‌وگویی
طولانى‌ را مى‌طلبد.

خودتان چقدر با خانواده و بچه‌‌هایی که
درگیر این آسیب هستند از نزدیک تعامل داشته‌اید؟

می‌توانم برای این‌که شلوغ‌کاری کنم بگویم من
در مسیر تحقیقاتم در مورد نقش، ده‌ها ترنج را از نزدیک دیده و رفتارهایشان را موشکافی
کردم اما واقعیت امر این است که فرصتى براى این‌کار وجود نداشت و من فقط چند روز
قبل از کلید خوردن این سریال قرارداد بستم و یک روز قبل از کلید خوردن، فیلمنامه سه
قسمت اول به دست من رسید. خیلى وقت‌ها براى بازیگر زمانى وجود ندارد تا مصداقی
بیرونى براى نقشش پیدا کند اما ما یاد گرفتیم حس‌هاى مشابه را درون خودمان پیدا
کنیم و به نقش از این طریق نزدیک شویم. مضاف بر این‌که همه ما شبیه این آدم‌ها و
این مشکلات را در طول زندگی‌مان به طورحتم دیده‌ایم و این دیده‌ها در ذهنمان رسوب
کرده است. حالا من به عنوان بازیگر می‌توانم از این رسوبات و ابزار دیگر استفاده
کنم تا مخاطب، ترنجى را که من به آن‌ها نشان مى‌دهم بپذیرد و باور کند.

برای
در‌آوردن این نقش چقدر با رضا کریمی تبادل نظر داشتید و او چقدر دست شمارا باز
گذاشت؟

خیلی زیاد؛ در این حد که ما انگار یکی شده
بودیم، زیرا ذهنیت‌هایمان به شدت شبیه هم است. اوایل راجع برخی مسائل صحبت‌ می‌کردیم
اما بعد‌ها حرف‌های زیادی بینمان رد و بدل نمی‌شد چون هر دو به خوبی می‌دانستیم چه
می‌خواهیم و ذهنیتمان خیلی شبیه به هم بود، به طوری که با یک فکر جلو می‌رفتیم.

این سریال بازیگران مطرحی دارد، تعاملتان با
دیگر بازیگران چطور بود؟ حضور و بازی آن‌ها چه تاثیری در بازی و کار شما داشت؟

تجربه‌ای خیلی خوب و در عین حال عجیب و غریب
بود. خیلی از بازیگران «گمشدگان» پیشکسوت بودند، خیلى از آن‌ها هم زیاد تجربه جلوى
دوربین بودن را نداشتند که در این صورت کار برای من خیلى سخت‌ می‌شد؛ من در این
سریال تجربه کار با طیف مختلفی از بازیگران مقابل را داشتم. از یک نظر خیلى سخت
بود چون تا به هرکدام از پارتنرهایم عادت مى‌کردم و انس مى‌گرفتم ترنج از او عبور
مى‌کرد و با آدم جدیدى در داستان مواجه مى‌شد و من باید با بازیگر آن نقش خداحافظى
مى‌کردم و خودم را آماده مى‌کردم براى یک دوستى جدید. باعث افتخارم است که مقابل
آقاى پورحسینى بازى کردم و همه بازیگرهایى که با آن‌ها در این سریال کار کردم را
واقعا دوست دارم و حضور تک تک آن‌ها شانس بزرگی برای من بود.

پیش‌تر در جایی گفته بودید که در کارگردانی
موفق نبودید. آیا می‌خواهید دوباره این کار را تجربه کنید؟

اتفاقا‌ موفق بودم؛ نمى‌دانم این خبر از کجا
آمده اما من شاگرد خوب کارگردانى بودم،کارگردانى مى‌کردم، استادم هم از من راضى بود،
علاقه چندانى هم به با زیگرى نداشتم فقط در تئاتر گاهى، به قول بعضى‌ها آن اوایل
فقط تفریحى کار می‌کردم تا این‌که به آن آلوده شدم(می‌خندد). در حال حاضر فکر مى‌کنم
دیگر نمى‌توانم کارگردانى کنم، زیرا دیگر جسارتش را ندارم اما یک روزى حتما این
کار را خواهم کرد. الان هم یک سری نوشته مثل فیلم‌نامه یا طرح فیلم‌نامه دارم ولى
وقت سر زدن به هیچ کدامشان را ندارم.

در حال حاضر مشغول به چه کاری هستید، تئاتر
یا سینما؟

الان که به تازگی کار «گمشدگان» تمام شده و
استراحت می‌کنم؛ شش ماه سر کار بودم. تعدادی فیلم‌نامه وجود دارد که باید آن‌ها را
بخوانم اما هنوز فرصت نکرده‌ام؛ از لحاظ روانی هنوز نتوانستم ترنج را از خودم
بیرون کنم که بخواهم بلافاصله آدم دیگری شوم.

اکرم رضایی ثانی

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است