دوست ندارم برچسب کمدین روی من باشد | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۵۴
بهنوش بختیاری :

دوست ندارم برچسب کمدین روی من باشد

«از نظر من کمدین بودن بد نیست ولی من دوست ندارم برچسب کمدین روی من باشد. چون من کارم را از تئاتر شروع کردم و دلم می‌خواهد که نقش‌های متفاوتی را تجربه کنم.»

بهنوش بختیاری بازیگری است که حضورش را از پشت دوربین آغاز
کرد و مدت‌ها تنها در قالب کلیشه‌ای یک بازیگر کمدی دیده شد اما او که مصمم بود
توان و دانش دست کم گرفته‌شده‌‌اش در سینما دیده شود، دست از تلاش نکشید و به نظر
می‌رسد تلاش‌هایش در حال به بار نشستن است.

بختیاری که در چند سال اخیر با نقش‌های جدی و متفاوت گاه
کوتاه و گاه بلندی که در فیلم‌ها بازی کرده، توانسته این چهره جدید خود را به
مخاطبان هم معرفی کند، اخیرا در فیلم «لالا کن» به کارگردانی مصطفی قربان‌پور بازی
کرده که در این مصاحبه درباره این فیلم، تلاش‌هایش برای حضور متفاوت در سینما، برنامه‌‌هایش
برای کارگردانی و نظرش در مورد فیلم‌های کمدی این روزها صحبت می‌کند.

خانم بختیاری می‌دانم که امسال فعالیت‌های مختلفی داشتید. خودتان در مورد
این فعالیت‌‌ها و فیلم‌هایی که در آن بازی کرده‌اید کمی برای ما توضیح دهید.

من امسال در دو فیلم بازی کردم. یکی از آن‌ها «آقای سانسور» نام داشت؛
یک کار کمدی به کارگردانی علی جبارزاده و فیلم دیگری هم که بازی کردم یک فیلم فانتزی
به نام «لالا کن» بود که یک فضای مرتبط با کودک دارد. کارگردان آن مصطفی قربان‌پور
است و

حسن کلامی هم تهیه‌کنندگی این کار را برعهده دارد.

کمی در مورد حال‌وهوای این فیلم فانتزی صحبت کنید و بگویید آیا نقش شما
در این کار جدی است یا کمدی؟

اساساً نقش من در این فیلم جدی است. خود فیلم هم حرف خیلی مهمی در دل
خود دارد و درباره این است که رابطه با کودک باید چگونه باشد. باتوجه به شناختی که
کارگردان ما نسبت به کودک دارد و تجربیات خودم که دو سال برای کودکان کار کردم و بسیاری
از مخاطبان من هم هنوز کودک هستند، فکر می‌کنم که کودک امروز با کودک سال‌های پیش خیلی
فرق کرده و ما دیگر نمی‌توانیم با ادا و اطوار و صدا عوض کردن و زدن حرف‌‌های بامزه
آن‌ها را به سمت خودمان جلب کنیم، چون بچه‌‌های امروز احساساتی ضعیف‌تر و منطقی قوی‌تر
نسبت به بچه‌‌های قدیمی دارند پس باید با زبان منطق با آن‌ها صحبت کرد اما این منطق
باید در کنار نوازش روح آن‌ها باشد. وقتی من فیلمنامه «لالاکن» را خواندم دیدم که خیلی
زیبا و دلنشین نوشته شده است و با تمام کارهای کودکی که تا الان انجام داده بودم فرق
داشت حالت رویاگونه و فانتزی نامتعارفی داشت و از جنس کارهای فانتزی مانند نمایشنامه‌خوانی
«قصه پری دریایی» بود که در تابستان اجرا کرده بودم. من هم نقش یک مادر روشنفکر را
دارم که در دنیای روشنفکری خود گم شده و خودش را پیدا نمی‌کند و فکر می‌کند وجود این
کودک است که باعث شده او منکر وجود خودش بشود و نسبت به کودک خود حالت تدافعی دارد،
گرچه مهر محبت مادری هم در این میان هست. در یک کلام شخصیتم مادری بسیار مهربان است
که در ظاهر احساساتش را نشان نمی‌دهد، مادری که از مادر شدن خود پشیمان است، میان فلسفه
و عرفان و هنر دست و پای بیهوده می‌زند و چون خودش نمی‌داند به‌دنبال چیست این مسئله
کاملاً روی زندگی رفتار و شخصیت او تاثیر گذاشته است.

تا حدی این شخصیت مرا به یاد مهشید در فیلم «هامون» انداخت اما انگار
نسخه به‌روز و مدرن آن را قرار است در این فیلم ببینیم.

درست حدس زدید! شاید خودم از بس که «هامون» را دیدم و آن فیلم را دوست
دارم بالاخره مهشید به‌نوعی به سراغ من آمد. این مادر تا حدی شبیه به مهشید است اما
فضای فیلم فانتزی است و از زاویه دید کودکان او را می‌بینیم. خودم این نقش را خیلی
دوست دارم و من و کارگردان فقط یک روز سر این نقش باهم بحث و بررسی کردیم و من بعد
از آن یک روز نقش را پیدا کردم. حس می‌کنم آن‌قدر در نقش رفته و حل شده‌ام که احتیاج
به هیچ کار اضافی ندارد و خود شخصیت سحر که نام کاراکتر من در فیلم است در گوشه‌ای
از روح من ظهور پیدا کرده است به همین سبب خیلی با آن راحتم.

در چند سال اخیر می‌بینیم که نقش‌‌های متنوع و متفاوتی به کارنامه شما
افزوده شده است، نمونه آن
نقش شما در فیلم
«من» بود که در آن نقش کوتاه و متفاوتی داشتید، این در حالی است که در سال‌های ابتدایی
ورود شما به حوزه تصویر تا همین چند سال اخیر به شما یک نگاه کلیشه‌ای تنها با عنوان
کمدین در سینما وجود داشت. از همان زمان می‌دانستم که در حال فرار از این برچسب هستید.
سوالم این است که آیا فیلمنامه‌‌های بهتر و بیشتری به دست شما رسید که دستتان را برای
انتخاب نقش‌‌های متنوع باز گذاشت یا خودداری از حضور در یک‌سری از کارها باعث شد که
شما کم‌کم بتوانید به سمت نقش‌های متفاوت‌تر بروید؟

دومین دلیل موثرتر بود یعنی خودداری از حضور در تعداد زیادی از کارها
و اعلام این نکته که از نظر من کمدین بودن بد نیست ولی من دوست ندارم برچسب کمدین روی
من باشد. چون من کارم را از تئاتر شروع کردم و دلم می‌خواهد که نقش‌های متفاوتی را
تجربه کنم و قطعاً وقتی چنین چیزی را می‌خواهم باید بابت آن تاوان هم بدهم. بخشی از
آن این است که خیلی از کارها را قبول نکنم و خیلی از پول‌ها را نگیرم من در این دو
سال حدود
۱۰سریال و بیش از
۲۰ تله‌فیلم را رد
کردم چون دلم نمی‌خواست که دوباره در کارهایی که از نظر فیلمنامه ضعیف هستند بازی کنم.
در همین دوران این اتفاق افتاده که سر یک فیلم سینمایی رفتم و در نقشی حتی کوتاه بازی
کردم اما زمانی این کار را کرده‌ام که آن فیلمنامه ارزشش را داشته باشد تا برای بازی
در یک نقش کوتاه به آن فیلم و گروهشان ملحق شوید. البته ما هنوز در سینمای خودمان خیلی
کار داریم آن هم به‌دلیل نبود بودجه کافی است، به همین دلیل بچه‌ها دست و بالشان در
کار خیلی بسته است. عملاً همه در محدودیت کارهایشان را می‌سازند و مجبورند فیلمنامه‌‌های
خود را باتوجه به همین محدودیت بودجه خیلی کوچک بنویسند و از همان زمان به بحث تولید
فکر کنند که متاسفانه این تبدیل به روندی طبیعی در سینمای ما شده است. ولی من خوشحالم
که روند حضور متفاوتم در سینما را فعلاً ادامه می‌دهم. من شخصی هستم که به درستکاری
و راه درست اعتقاد دارم و فکر می‌کنم ممکن است طی کردن یک مسیر طول بکشد اما وقتی رسیدید
آن‌قدر با قدرت به سرمنزل مقصود می‌رسید که هیچ کس نمی‌تواند هیچ نقطه منفی در شخصیت
یا کار شما بیابد و روی آن انگشت بگذارد. من بعد از
بیست سال کار به‌جرأت می‌توانم بگویم که «لالاکن»
اولین نقش اصلی است که در یک کار جدی سینمایی آن را بازی می‌کنم آن‌هم به‌خاطر اعتماد
آقای قربان‌پور بود که نقش را به من داد و از ایشان بسیار متشکرم. ضمن این که از اول
هم اصرار بر بازی در نقش‌های اصلی نداشتم و ندارم چون به نظرم وقتی بازیگری مولف باشد
می‌تواند در دو سکانس هم حرف خود را بزند. در فیلم من که شما آن را در سوال خود به‌عنوان
مثال مطرح کردید من
چهار یا
پنج سکانس بازی کردم
اما همان را نیز می‌توان به‌شکلی بازی کرد که در یادها بماند. من مخالف این هستم که
دوربین مدام روی من و کلوزآپ من باشد به این بهانه که به این شکل بیشتر در سینما
می‌مانی. در عرصه طنز هم سعی کردم هر کاری انجام می‌دهم با انرژی و درست انجام بدهم
و حتی اگر در یک فیلم معمولی هم بازی کردم برای نقش خودم فکر کردم، دیالوگ‌هایم را
کمی دستکاری کرده و با کارگردان در مورد آن صحبت کردم تا صرفاً در آن فیلم بازی نکرده
باشم. الان هم به آرامی در حال پیشرفت هستم تا ببینم چقدر همکارانم به من کمک می‌کنند.
اهل مهمانی و پارتی و این‌جور مسائل هم نیستم. اصلا هم نمی‌گویم این مسائل بد است اما
من اهلش نیستم. تنها مسیر‌‌های من در طول زندگی کار و خانه است و امیدوارم اتفاق‌‌های
خوب برایم بیفتد.

خانم بختیاری می‌دانم که یکی از آرزوها و اهداف شما در کار کارگردانی
و تولید فیلم و در کنار آن حمایت از فیلمسازان جوانی بوده که کارهای شاخص می‌کنند و
این به سابقه کار شما با کارگردانان بزرگی چون داریوش مهرجویی و کیانوش عیاری بازمی‌گردد.
امسال در این زمینه فعالیتی داشته‌اید؟

بله، امسال در چهار کار کوتاه سرمایه‌گذاری کردم. یکی از آن‌ها ساخته
امین قوامی به نام «ایوب» بود که او از دستیار‌‌ها و برنامه‌ریزان حرفه‌ای سینما و
جوان فعالی است. فیلم بعدی ساخته آقای امینی به نام «ننگرهار» درباره مهاجرت افغان‌ها
بود که آن هم فیلم بسیار خوبی است که حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و آقای امینی از
نظر من یکی از ستاره‌‌های سینمای ایران از لحاظ کارگردانی خواهد شد. ننگرهار هم با
وجود این‌که فیلم‌کوتاهی است اما فیلم زیبایی است و من خوشحالم که به ساخت آن کمک کردم.
فیلم‌کوتاه در رزومه کاری من تاثیری ندارد اما من همیشه دلم می‌خواهد که از کار جوانان
حمایت کنم. فیلم دیگری هم در حال ساخت در مورد ترنسکشوال‌‌ها است که هادی شریعتی آن
را کارگردانی می‌کند و من
در آن کار هم سرمایه‌گذاری کرده‌ام. خودم
به کارگردانی مستند بسیار علاقه‌مندم ولی چون خیلی درگیر بازی هستم می‌خواهم اگر مستندی
هم می‌سازم کار خوبی از آب دربیاید. حتی یک مستند هم به نام «فصل انگور» ساخته‌ام که
راجع به خودکشی بود اما کمی تیرگی در آن مستند بود و من حس کردم نمی‌توانم آن را به‌خوبی
نمایش دهم و باید بیشتر از امید بگویم. هنوز هم به مستندسازی و به نوشتن کتاب فکر
می‌کنم و همه این‌ها برنامه‌های زندگی من است اما برای هر کدام از این‌ها باید وقت
داشته باشم تا بتوانم در وقت مناسب یک کار با کیفیت انجام دهم.

«فصل انگور» را بایگانی کرده‌اید؟

بله. فعلاً در کمدم است(می‌خندد).

به‌تازگی فیلمی هم به نام «حریم شخصی» در اکران داشتید که ظاهرا داستان
آن‌ حول و حوش همین مسئله فضای مجازی و حفظ حریم شخصی است. کمی در مورد این فیلم برای
ما توضیح دهید.

وقتی فیلمنامه «حریم شخصی» را خواندم از آن خوشم آمد اما جزو نقش‌های
اصلی آن نبودم. «حریم شخصی» به‌نوعی هم شروع هدف من بود که آن موقع به خودم گفتم باید
در فیلم‌های جدی‌تر حضور داشته باشی که ببینند تو می‌خواهی و می‌توانی در نقش‌‌های
متفاوت بازی کنی. زمانی هم که این نقش را با من مطرح کردند چون تهیه‌کننده و کارگردان
این کار دوستان قدیمی من بودند خیلی باهم راحت بودیم. به
یاد دارم در بسیاری از کارها در
ایام جوانی من منشی صحنه بودم و احمد معظمی دستیار بود یعنی سابقه آشنایی ما به آن
دوران برمی‌گردد و او هم به من می‌گفت من رویم نمی‌شود که بعد از این همه سال نقش کوتاهی
به تو بدهم چون می‌دانم قدرت بازیگری تو بالاست اما آیا برای بازی در این نقش به من
کمک می‌کنی و من به‌خاطر رفاقتی که از قدیم داشتیم و تجربه‌ای که خودم قصد داشتم به
دست بیاورم به او جواب مثبت دادم و گفتم بگذار بروم و ببینم این کار چگونه پیش می‌رود.
رفتم و کار خوب پیش رفت. شنیده‌ام کسی ناراضی از سالن بیرون نمی‌آید همین برای یک فیلم
که فیلم آبرومندی باشد از نظر من کافی است.

درست است که از عنوان کمدین فرار می‌کنید اما باتوجه به حضور طولانی‌مدت
شما در فیلم‌ها و سریال‌‌های کمدی، خودتان به‌نوعی تبدیل به کارشناس این‌گونه آثار
شده‌اید. از زمانی که بیننده بخش کمدی سینما بوده‌اید تا به حال به نظرتان
در این چندساله فیلم‌های
کمدی چه تغییری کرده است؟ آیا بخشی از آن‌ها به‌جای این‌که کمدی باقی بمانند بیشتر
به سمت هجو و هزل نرفته‌اند؟

بسیاری از فیلم‌هایی که این روزها می‌بینیم کمدی نیستند بلکه همان تئاترهای
لاله‌زاری هستند که این روزها به نام سینمای کمدی آن را می‌بینیم. یک مشت دیالوگ مستهجن
و حتی از نظر من موقعیت‌‌هایی که طراحی می‌شود که
از تماشاگر خنده بگیرد، موقعیت‌های
کهنه تکراری و کپی‌شده از فیلم‌های دیگر است. الان من فیلم‌های روز هالیوود را می‌بینم
چون آدم فیلم‌بینی هستم و حتی اگر
۵صبح
هم باید سر صحنه بروم
۱۲شب قبل از خواب
یک فیلم می‌بینم و بعد می‌خوابم. حتی بعضی فیلم‌ها را که از آن‌ها خوشم می‌آید برای
بررسی کارگردانی و فیلمنامه یا سایر نکات آن بارها تماشا می‌کنم. کتاب در زمینه سینما
زیاد می‌خوانم و خلاصه کسی هستم که سینما را ساده نمی‌بینم. دیشب داشتم قسمت دوم فیلم
«مردان پادشاه» را می‌دیدم و به این فکر می‌کردم که چه حجم عظیمی از گروه تولید، طراحی
صحنه و طراحی حرکات اکشن در این فیلم انجام شده تا مردم بنشینند و یک فیلم تجاری سرگرم‌کننده
ببینند. آن یک فیلم تجاری به‌معنای واقعی است نه بعضی از کارهایی که ما می‌سازیم و
حتی افراد رویشان نمی‌شود با خانواده خود برای دیدن این فیلم‌ها به سینما بروند. من
هم در یکی از این آثار بازی کرده‌ام اما وقتی پدرم می‌خواست برای دیدن این فیلم به
سینما بیاید کاری می‌کردم که این اتفاق نیفتد و مدام رفتن او را به روز دیگری حواله
می‌دادم. این نوع سینما اشتباه است و خودمان نباید در این کارها حضور داشته باشیم اما
خوب بشر هم در بسیاری از این کارها مصون از اشتباه نیست. همان‌طور که گفتم در این فیلم‌ها
یک مشت شوخی زشت و مستهجن می‌بینیم که در کانال‌‌های فضای مجازی پر است و همان‌ها تبدیل
به فیلمنامه و دیالوگ می‌شود که نتیجه آن را هم بر پرده سینما می‌بینیم. نه قطعاً اسم
این‌ها به نظر من طنز نیست، گیر دادن به خاطرات خوش گذشته هم طنز نیست آن مسئله یعنی
سوءاستفاده از کمبود جامعه و من سینمای کمدی فعلی خودمان را قبول ندارم. کسی هم نیستم
که بخواهم بگویم قبول داشتن یا نداشتن من در این زمینه تاثیری بر جای می‌گذارد ولی
خودم هیچ کدام از فیلم‌های کمدی روی پرده را دوست ندارم و به دیدن آن‌ها نمی‌روم چون
خجالت می‌کشم.

از برنامه‌های کاری خود برای سال آینده بگویید.

در حال حاضر من پنج فیلمنامه دارم که همه آن‌ها فیلمنامه‌های جدی و خوبی
هستند در حال مذاکره با عوامل آن‌ها هستم که یکی دوتای آن‌ها نقش‌‌های طلایی و بسیار
زیبای دارند و از همکارانم ممنونم که همیشه به من لطف دارند و شاید این به خاطر
بیست سال تجربه است
که در کنار آن‌ها داشتم. شکر خدا از آرایشگاه و مهمانی به عرصه سینما نیامده‌ام و همه
همکاران می‌دانند که بهنوش بختیاری از زیر صفر شروع کرد و با کمال افتخار می‌گویم که
از پختن غذا برای عوامل، شستن ظرف‌‌ها و پاک کردن صحنه کارم را شروع کردم و کم‌کم پیشرفت
کردم. به همین دلیل است که همکارانم به من لطف می‌کنند و وقتی اعلام کردم که قصد بازی
در نقش‌‌های جدی را دارم همکارانم به من لطف کردند و همین الان هم
پنج فیلمنامه روی میز
من است. واقعا خوشحالم که همکارانم دارند به من کمک می‌کنند.

از تئاتر شروع کردید و این روزها می‌بینیم که خیلی از ستاره‌‌ها دوباره
در تئاتر فعالیت می‌کنند، دوباره قصد برگشت به فعالیت تئاتری را ندارید؟

خیلی تئاتر دوست دارم. مهتاب نصیرپور استاد من بود و تئاتر را در موسسه
رسام هنر آموختم ولی امسال خیلی پیشنهادهای تصویری دارم به همین خاطر ترجیح می‌دهم
فعلاً که پیشنهادهای خوب در نقش‌‌های جدی را دارم این پیشنهادها را بپذیرم و در این
فضا جا بیفتم. تئاتر هم زمان‌بر است و هم تمرین مرتب و منظم می‌خواهد و انجام آن بدون
نظم کار خوبی نیست. قطعا وقتی سر فیلم باشم مجبورم تمرین‌‌های نمایش را لغو کنم ضمن
این‌که تئاتر را باید زمانی کار کرد که اندکی امنیت خاطر در دل باشد. پارسال تئاتری
به نام «سه خواهر و دیگران» با آقای امجد داشتم که خیلی وقت من را گرفت. چند ماه تمرین
داشتیم و اجرا‌‌های مفصلی هم انجام دادیم بعد از آن دیدم که اگرچه تجربه خیلی خوبی
بود اما از تمام جنبه‌‌های زندگی‌
ام باز
مانده‌‌ام. امیدوارم سال آینده اگر تئاتر خوبی به من پیشنهاد شد در آن بازی کنم.

نکته پایانی دارید که بخواهید در آخر این مصاحبه بیان کنید؟

فیلم «لالا کن» یکی از کامل‌ترین و بهترین کارها در این سال‌‌ها بود که
در آن حضور داشتم. گروه خوب، متن خوب و کارگردانی درست در این فیلم وجود داشت. همه
عوامل خوب کنار هم چیده شده بودند و از همکاران پشت‌صحنه بسیار ممنونم. فیلم، پشت‌صحنه
خیلی سختی داشت و این به‌دلیل تولید منحصربه‌فرد آن بود اما همه با سختی‌های کار آن
را جلو بردند. امیدوارم «لالا کن» فیلم خوبی باشد و باتوجه به صحنه‌‌هایی که از این
فیلم می‌بینم و پلان‌‌های متفاوتی که در آن است امیدوارم نور جدیدی در سینمای کودک
ما باشد.

علی ظهوری راد

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است