«دیور» و مخاطبانی که هر شب به آرزوی خود می‌رسند | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۰۰

«دیور» و مخاطبانی که هر شب به آرزوی خود می‌رسند

تبلیغات می‌تواند یک هفته استقبال مخاطبان را تضمین کنند اگر کار دغدغه مردم نباشد، از آن استقبال نمی‌کنند. خداراشکر که مردم از «دیور» استقبال می‌کنند.

به گزارش خبرگزاری صبا نمایش شورایی «دیور» نوشته هاله مشتاقی‌نیا از روز هفتم فروردین‌ماه ساعت۱۹:۳۰ در سالن سایه مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفته است. سرپرست، ایده‌پرداز و اجراگردان این نمایش، آریان رضایی است و فرید قبادی، الهام شعبانی و محمدهادی عطایی؛ آریان رضایی را در این اثر ۹۰دقیقه‌ای همراهی می‌کنند. همچنین در هر اجرا، یک بازیگر از طریق live story گروه را همراهی می‌کند. رویا افشار، پریسا مقتدی، شیوا اردویی، رویا دعوتی و… این وظیفه را بر عهده دارند. «دیور» به شیوه تعاملی و با مشارکت تماشاگران و به‌صورت سه‌سویه اجرا می‌شود. در این شیوه و در صحنه‌هایی از نمایش تماشاگران با بازیگران هم‌بازی خواهند شد. به بهانه جدیدترین کار گروه «مونو/شورایی» با فرید قبادی، الهام شعبانی و محمدهادی عطایی؛ درباره این نمایش و دشواری‌های اجرای یک نمایش شورایی گفت‌وگو کرده‌ایم.

«دیور» روی صحنه تمام نمی‌شود

«دیور» یک نمایش شورایی است و در نمایش‌هایی از این دست که مخاطب به‌عنوان بازیگر وارد اجرا می‌شود، فشار بسیار زیادی بر بازیگران وارد می‌شود چون باید به‌شدت بداهه‌پرداز باشند و تمام جوانب را مد نظر قرار دهند. چه پروسه‌ای را برای آماده‌سازی پشت‌سر گذاشتید؟

الهام شعبانی: برای من به‌عنوان بازیگر، چالش بسیار جذابی است. البته «دیور» نخستین تجربه همکاری من با آریان رضایی است. آثار قبلی او را دیده بودم و دوست داشتم با او همکاری کنم. واقعا برای بازیگر این تجربه بسیار جالب اما به‌غایت دشوار است. چون معمولا با بازیگر نقش مقابل نمایش را فیکس می‌کنیم و هر شب می‌دانیم چگونه باید بازی کنیم اما وقتی تماشاگر به اجرا اضافه می‌شود، با خود چیزهایی را به‌همراه می‌آورد که ما به‌عنوان بازیگر باید در لحظه جواب آن‌ها را بدهیم، در عین‌ حال باید حواسمان به خطوط قرمز هم باشد و از سویی دیگر باید این بداهه‌پردازی با شرایط و مختصات اجرا هم‌سان باشد و از همه ‌مهم‌تر نباید به مخاطب توهین شود. این وجه از بازیگری، به‌شدت بازیگر را خسته می‌کند و مغز او را درگیر می‌کند. «دیور» نخستین تجربه‌ای است که حتی زمانی‌که به خانه‌ام می‌رسم هم به آن فکر می‌کنم! واقعا خسته می‌شوم اما همچنان برایم حضور در این پروژه جذاب است.

محمدهادی عطایی: «دیور» چهارمین یا پنجمین همکاری من با آریان رضایی محسوب می‌شود. بزرگ‌ترین دغدغه‌ای که تئاتر شورایی یا تعاملی دارد، دغدغه اجتماعی است. بخش بداهه‌پردازی و چالش با تماشاگران جذابیت دارد اما از این بخش مهم‌تر این است که باید دست بر روی معضلات و مطالبی گذاشت که درد مردم باشد چون اگر این نکات از جنس مردم نباشد، طبیعتا آن‌ها در اجرا مشارکت نمی‌کنند. در بسیاری از تئاترها دیده‌ایم که مخاطب نمایش را می‌بیند و در انتها، گروه را تشویق می‌کند اما اگر زمانی‌که از سالن خارج شد از او بخواهید سه خط درباره اثری که دیده است، صحبت کند، نمی‌داند چه بگوید. در نمایش‌هایی همچون «دیور» این اتفاق نمی‌افتد؛ چه برای من به‌عنوان بازیگر، چه برای اجراگردان و چه تماشاگربازیگر نمایش، این اتفاق نمی‌افتد چون از دل خود جامعه و مردم بیرون می‌آید. از سویی دیگر حضور من در این نوع نمایش‌ها به‌دلیل نوعی بیماری است که من دارم! دوست دارم نمایش خیابانی، تئاتر شورایی و اصولا آثاری که بی‌واسطه با تماشاگر درگیر می‌شود را در انواع ‌و اقسام شکل‌ها تجربه کنم. آریان رضایی هم جزو افرادی است که بسیار خوب و به‌روز این نوع نمایش را کار می‌کند. البته در «دیور» اتفاق دیگری در تئاتر شورایی افتاده است و در این نمایش، داستان هم تعریف می‌کنیم. درواقع در این تجربه یک درام به تئاتر شورایی وارد شده است. «دیور» نخستین تجربه ما در این حوزه است و مطمئن هستم در قدم‌های بعدی، شرایط بهتر و بهتر می‌شود. این تئاتر را بسیار دوست دارم.

فرید قبادی: بازیگری این روزها تبدیل به رفتاری صنعتی شده است. به‌غلط به فضای بازیگری امروز نام حرفه‌ای می‌دهند درحالی‌که به نظر من این رفتار صنعتی است. یعنی بازیگران ما به تکنسین‌های بازیگری تبدیل شده‌اند. در بسیاری از مواقع می‌بینیم بازیگران ما نقش‌های بسیار متفاوت را کاملا شبیه یکدیگر بازی می‌کنند. این مسئله از این‌رو به وجود آمده است که مدت‌زمان تمرین‌ها بسیار کم است و همچنین معیارها تغییر کرده‌اند. این روزها معیار موفقیت یک نمایش، میزان فروش آن اثر است. این مسائل سبب شده‌اند از این بیشتر از بازیگران توقع نداشته باشند. همین‌قدر که فرد بتواند خوب دیالوگ بگوید، عنوان بازیگر را به خود اختصاص می‌دهد. بسیاری از بازیگران ما را باید دیالوگ‌گو بنامیم چون بسیاری از مولفه‌های این هنر را ندارند. یکی از نکاتی که در نمایش‌های تعاملی و شورایی جذاب است، این است که برای حضور در آن‌ها شما نمی‌توانید آن مدل بازیگر باشید چون یک کار ثابت و روتین به بازیگر سپرده نمی‌شود و نقش، دائم در حال تغییر است.

سکوت؛ مهم‌ترین ابزار بازیگر مونوشورایی است

نکته دیگر این است که در مواجهه با مخاطب، وقتی بداهه‌ای را در نظر می‌گیرید، در ادامه هم باید همان را ادامه و پرورش بدهید. این مسئله انتخاب بداهه‌ها را برای شما دشوارتر نمی‌کند؟

الهام شعبانی: واقعا وقتی یک جمله‌ای می‌گویم، مخاطب دیگر آن را فراموش نمی‌کند و با همان جمله من بازی می‌کند! در اجراها روی مسائلی زوم می‌شود که برای خود ما بسیار عجیب است. به‌عنوان‌مثال بخشی از نمایش درباره دوغی است که پانتی از رستوران با خود آورده است و همه مخاطبان بر روی همان زوم می‌کنند! خود من اگر در میان تماشاگران بودم، از لحظه‌ای که پانتی به گوشی تلفن‌همراه مهرداد گیر می‌دهد، ورود می‌کردم.

محمدهادی عطایی: من به این مسئله از این دید نگاه می‌کنم که «هر کسی از ظن خود شد یار من!» هر کسی معضل خود در زندگی را پیدا می‌کند. یک مخاطب دعوای زن‌وشوهری سر یک مسئله همچون دوغ، برای او مسئله است. برخی از شب‌ها هم مخاطب به مسئله‌ای که الهام شعبانی گفت اهمیت می‌دهد. یعنی بدون این‌که تماشاگر متوجه باشد، یک گروه تئاتری به‌قدری برای او احترام قائل است که از او می‌خواهد دغدغه خودش را در داستانک ما پی بگیرد. در تجربه «برلین» من فهمیدم ما دوست داریم همه‌چیز را به‌سمت فان و شوخی ببریم. در این اجرا هم همین شرایط برقرار است. ما گرانی، قتل و غارت و… را شوخی می‌گیریم و در کنار این شوخی گرفتن، اعتراض هم داریم! در این شب‌ها تنها چند تماشاگر داشتیم که جدی و مصمم و برای حل مشکل روی صحنه آمده‌اند. آریان رضایی همواره به ما می‌گوید مراقب باشیم اما از دید من، ما نباید مراقب باشیم بلکه باید سکوت کنیم و ببینیم تماشاگر می‌خواهد چه راه‌کاری را ارائه دهد.

فرید قبادی: تماشاگر تمایل دارد وارد فضاهای دیگری شود و این مسئله اصلا ایرادی ندارد اما ما شخصی داریم به‌نام صحنه‌گردان که این شرایط را کنترل می‌کند. به‌عنوان‌مثال در یکی از شب‌ها، خانمی روی صحنه آمد و درباره داستان دوغ، دروغ گفت! می‌توانستم ادامه دهم اما من سکوت کردم و ادامه ندادم چون داشت صورت مسئله را پاک می‌کرد و وارد فاز دیگری می‌شدیم و آریان رضایی به‌عنوان اجراگردان این بخش را قطع کرد.

جامعه‌ای کوچک شرایط امروز ما را نشان می‌دهند

در این اجرا، از امکان اینستاگرام استفاده شده است و مخاطبان با تلفن همراه خود، با یکی از شخصیت‌های نمایش به‌صورت آنلاین صحبت می‌کنند. در این حرف‌ها هم به‌نوعی جامعه را می‌توان بهتر شناخت. این تجربه و کامنت‌ها برای شما به‌عنوان بازیگران به چه صورت بود؟

فرید قبادی: واکنش‌های متفاوت تماشاگران برای ما بسیار جذاب است. در این نمایش یک صحنه بسیار تراژیک داریم که تماشاگران در اینستاگرام به‌صورت زنده با خواهر من صحبت می‌کنند اگر روی صحنه حضور داشته باشید، یک صحنه بسیار دردناک را می‌بینید که مبتلابه جامعه ماست؛ داریم درباره مرگ صحبت می‌کنیم و یک فرد مصیبت‌دیده ناله و صحبت می‌کند اما تماشاگران در سالن با یکدیگر شوخی می‌کنند و می‌خندند یا به کامنت‌ها عکس‌العمل نشان می‌دهند. حتی سعی می‌کنند در کامنت بامزه گذاشتن از یکدیگر سبقت بگیرند! ایده‌آل برای من این است که از تماشاگران در زمان تجربه این صحنه فیلم بگیریم و در پایان نمایش، او را با رفتاری که در این قسمت بروز داده است، مواجه کنیم.

محمدهادی عطایی: این مسئله درد جامعه ماست. برای هر اتفاقی که می‌افتد، عده‌ای هستند که اظهارنظر کنند! برخی از ما حس می‌کنیم حق داریم درباره هر مسئله‌ای اظهارنظر کنیم برخی دیگر هم همه‌ چیز را شوخی در نظر می‌گیرند. مخاطبان ما ناخواسته جامعه کوچکی را به سایرین نشان می‌دهند.

دغدغه‌ای همگانی

یکی از نکات جالب در اجراهای شورایی این است که مخاطبان از هر قشری در سالن دیده می‌شوند و از هر قشری در این تعامل شرکت می‌کنند. چه نکته‌ای سبب می‌شود مخاطبان به‌راحتی روی صحنه حاضر شوند و راه‌کار خود را ارائه دهند؟

محمدهادی عطایی: در اجرای «برلین» مهمانی داشتیم که از بچه‌های تئاتر جمهوری آذربایجان بود. او فارسی را چندان خوب متوجه نمی‌شد اما مات‌ومبهوت مشارکت مردم بود. به من گفت «خوش به حال شما که تماشاگرانی دارید که در اجرا مشارکت می‌کنند. اگر در کشور خودمان چنین نمایشی را اجرا کنیم شاید دو نفر هم جرأت نکنند که حرف بزنند!» من حس می‌کنم ما در نمایش «دیور» ۹۰دقیقه زندگی را مشق و تمرین می‌کنیم، قرار نیست هیچ‌کدام از ما بگوییم از دیگری یا مخاطبان بالاتر یا بهتر هستیم. در بسیاری از تئاترها کارگردان یا نویسنده خود را از مخاطب آگاه‌تر می‌داند اما ما به مخاطب می‌گوییم که عین هم هستیم و باید دست‌ در دست هم نمایش را به سرانجام برسانیم. به همین دلیل است که هر جنس مخاطبی به دیدن کار ما می‌آید. جالب این‌جاست که تنها مخاطبان عام به نمایش ورود نمی‌کنند. وقتی شما اهالی تئاتری را مخاطب قرار می‌دهید، تمایلی به مشارکت ندارد اما در «دیور» به‌قدری صمیمیت جریان دارد که همکاران‌مان بیشتر مشارکت می‌کنند! که این هم مزیت است چون نشان می‌دهد «دیور» دغدغه اوست که روی صحنه مشارکت می‌کند. حتی موزیسین‌ها و نقاش‌ها و… درگیر نمایش می‌شوند و این، یعنی «دیور» قدم اول را خوب برداشته است و مطمئن هستم قدم‌های بعدی را هم بهتر و بهتر خواهد برداشت.

فرید قبادی: «دیور» نخستین تجربه من در تئاتر شورایی بود و در شب‌های نخست اجرا و زمانی‌که مخاطبان را در حال ورود به سالن می‌دیدم، تخمین می‌زدم که به‌عنوان‌مثال سه‌چهارم مخاطبان در اجرا مشارکت نمی‌کنند اما وقتی کار شروع می‌شود، به‌مرور این تعامل به‌وجود می‌آید. این مسئله چند دلیل دارد؛ یکی این‌که موضوع بسیار به او نزدیک است، یا برای خودش یا اطرافیانش اتفاق افتاده است که ما از جنس ورود انسان‌ها می‌فهمیم این دغدغه به چه صورت برای او پیش آمده است. دلیل دیگر این مشارکت، استفاده از تکنیک است. آریان رضایی پیشنهاد بسیار خوبی به ما داد. از ما خواست با سبک و سیاق نمایش‌های دیگر با مخاطب رفتار نکنیم بلکه در زمان ورود مخاطبان با آن‌ها خوش‌وبش کنیم. در لحظه ورود مخاطب تفاوت این نمایش را با سایر آثار درک می‌کند و این مسئله در ارتباط مخاطب بسیار تاثیرگذار است. همچنین شیوه گفت‌وگوی آریان به‌عنوان اجراگر با مخاطبان بسیار هوشمندانه است و گفت‌وگوها را به‌سمت چالش پیش می‌برد.

تئاتر شورایی

تئاتر شورایی چه میزان می‌تواند گفت‌وگو را در
جامعه رواج دهد؟

محمدهادی عطایی: من تئاتر شورایی را تئاتر درمانی می‌دانم حتی آریان رضایی طرحی را پیش برد برای زن و شوهرهایی که قصد داشتند از یکدیگر جدا شوند، جلسات گروهی برگزار کرد. با این کار به این افراد آموزش داد که می‌توانیم باهم گفت‌وگو کنیم و مشکل تعدادی از این افراد برطرف شد. چون در این سالن گفت‌وگو کردن، احترام به نظر دیگران، قضاوت نکردن و شنیدن را تمرین می‌کنیم. تنها کسی که در تئاتر شورایی به‌صورت جدی کار می‌کند، آریان رضایی است. آرزو می‌کنم تعداد گروه‌ها زیاد شود چون اگر این اتفاق بیفتد، جامعه‌ای پویاتر در این نوع تئاتر و شیوه گفت‌وگو خواهیم داشت.

وظیفه هنرمند حل کردن مشکلات نیست

در آثار بسیار زیادی دیده‌ایم که درباره قضاوت نکردن صحبت می‌شود. «دیور» چه خصوصیتی دارد که می‌توان آن را تاثیرگذار دانست؟

محمدهادی عطایی: همه عوامل در «دیور» یک هدف دارند؛ در وهله نخست به خودمان و سپس به تماشاگر یک تلنگر بزنیم. بزرگ‌ترین امتیار تئاتر شورایی این است که ما بازی نمی‌کنیم چون اگر بازی کنیم، تماشاگر ما را نمی‌پذیرد پس قطعا خودمان هم در این ماجرا درگیر هستیم. این نکاتی که تماشاگر در زمان اجرا به آن‌ها فکر می‌کند، ما در تمام پروسه تمرین‌ به آن‌ها فکر کرده‌ایم. «دیور» به این دلیل موفق است. البته بحث نمایش تنها قضاوت نیست، بلکه درباره استفاده از فضای مجازی و… هم حرف برای گفتن دارد. تئاتر برای برخی سرگرمی است، برای برخی دیگر بیزینس و برای گروهی دیگر پز روشنفکری است اما تئاتر برای من بسیاری دیگر از دوستان که اعضای گروه «دیور» هم جزو این گروه هستند، دغدغه است. به همین دلیل ما را می‌پذیرفت. روابط ‌عمومی و تبلیغات می‌توانند یک هفته استقبال مخاطبان را تضمین کنند اگر کار دغدغه مردم نباشد، از آن استقبال نمی‌کنند. خداراشکر که مردم از «دیور» استقبال می‌کنند. به تمام اعضای گروه خسته‌نباشید می‌گویم. مشکلی که با خانواده تئاتر دارم این است که وقتی نمی‌توانیم مشکلات خانواده دو‌نفره خودمان را با حرف زدن برطرف کنیم، چگونه می‌خواهیم مشکل جهان را حل کنیم؟! از سویی دیگر وظیفه هنرمند حل مسائل نیست، هنرمند مشکلات را مطرح می‌کند و افرادی هستند در جامعه که باید نسبت به حل کردن این مشکلات اقدام کنند. مشکل این‌جاست که هنرمندان فکر می‌کنند باید مشکلات را حل کنند! همواره به خودم می‌گویم هر وقت توانستم درباره مشکل خودم حرف بزنم، سپس به مطرح کردن مشکلات خانواده و پس از آن جامعه خودم رسیدم، می‌توانم حرف جهانی بزنم.

مینا صفار

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است