نمک گیر گروه هنر و تجربه بودیم | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۴۱
کارگردان «کوپال»:

نمک گیر گروه هنر و تجربه بودیم

گروه هنر و تجربه گروه مهجوری هستند گروهی که تمام تلاش خود را به کار می‌گیرند تا فیلم‌هایی که پشت در اکران مانده‌اند توسط مردم و سینماگران دیده شوند.

در جشنواره فیلم فجر
دو سال پیش، دو اثر «ائو» و «کوپال» حضور
داشتند که توانستند نمایندگان خوبی برای سینمای هنر و تجربه باشند اما با این همه «کوپال»
برخلاف پتانسیل بالایی که داشت در ایران دیده نشد. حالا با گذشت دو سال، این فیلم به‌عنوان
نماینده ایران در فستیوال‌‌های خارجی توانسته نظر خیلی‌‌ها را جلب و جوایز متعددی
را از آن خود کند. به بهانه اکران این فیلم با کاظم مولایی کارگردان آن گفت‌وگویی
داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

فیلم «کوپال» با این‌که جزو گروه هنر و
تجربه است اما توانایی این را دارد که مخاطب عام سینما را هم به سالن بکشاند و تا
آخر فیلم همراه کند، چطور شد که این فیلم جزو آثار هنر و تجربه قرار گرفت؟

فیلم «کوپال» با همت و تلاش دوستان هنر
و تجربه و با وجود پروانه ویدئو توانست در جشنواره سی‌وپنجم فجر شرکت کند البته ما
در جشنواره به‌نوعی در حاشیه بودیم و فقط اکران فیلم در تهران و نه در شهرستان‌‌ها
شامل حالمان شد و فیلم «کوپال» و «ائو»(خانه) در بخش جوایز امکان حضور و کاندیدا
شدن در هیچ رشته‌ای را نداشتند کمااین‌که دیدیم فیلم «ائو» در جشنواره جهانی فیلم
فجر به‌دلیل پتانسیل بالای فیلم، بیشترین جوایز را به خود اختصاص داد. با وجود همه
این‌‌ها ما نمک‌گیر گروه هنر و تجربه بودیم و توانستیم از این طریق در جشنواره
حضور پیدا کنیم ضمن این‌که میل قلبی خودم نیز اکران اثر در گروه هنر و تجربه بود و
احساس می‌کنم باتوجه به انگیزه‌ای که گروه هنر و تجربه دارد، تصمیم درستی گرفتم و
این فضا برای اکران فیلم «کوپال» بهتر است. امیدوارم این انرژی همچنان ادامه داشته
باشد و اکران شایسته‌ای را شاهد باشیم.

اما به هر حال برچسب هنر و تجربه باعث
می‌شود طیف مخاطب محدودتری برای تماشای فیلم شما به سینما بیاید…


این فیلم می‌تواند به‌خاطر مسئله‌ای که
مطرح می‌کند طیف وسیعی از تماشاگران را در بر بگیرد و جزو پرفروش‌های هنر و تجربه باشد
اما با حرف شما موافقم. خیلی از فیلم‌هایی که حال و هوا، زبان یا لحن متفاوت دارند
به نوعی به خاص بودن محکوم شدند. فیلم «کوپال» هم به سبب رویکرد متفاوت، فضای
فانتزی، نبود تهیه‌کننده حرفه‌ای و بازیگران چهره امکان اکران در سینمای بدنه را
ندارد. از طرفی سینماداران هم بیشتر تمایل به اکران فیلم‌های کمدی دارند. همه این
مسائل دست به دست هم می‌دهد تا فیلمی چون «کوپال» در سینمای هنر و تجربه اکران
شود. مهم‌ترین هدف ما این است توده مردم، که سینما را به‌صورت حرفه‌ای دنبال نمی‌کنند
و شناخت زیادی نسبت به هنر و تجربه ندارند با این حوزه آشنا شوند و آن‌ها را برای
تماشای آثار آن ترغیب کنیم. به همین جهت تبلیغات خوبی را برای «کوپال» در نظر
گرفتیم و خوشبختانه تلویزیون هم فیلم ما را تصویب کرده و تیزر آن را پخش می‌کند.
به هر حال «کوپال» و یا فیلم‌هایی مثل آن کاملا مستقل و بدون حمایت دولتی ساخته
شدند و تماما مربوط به جریان هنری هستند. درواقع تنها کسانی که می‌توانند از این
نوع فیلم‌‌ها حمایت کنند خود مردم هستند.

نسخه اکران با نسخه حاضر در جشنواره
فجر ظاهرا متفاوت است؟


نسخه‌ای که در جشنواره فجر دیده شد با
نسخه‌ای که در حال حاضر اکران شده کمی تفاوت دارد باتوجه به بازخوردهایی که در
جشنواره فجر گرفتیم و از آن‌جا که فیلم ما تک‌لوکیشن و بازیگر است و آستانه تحمل
مخاطب امروز هم کمی پایین آمده تصمیم بر آن شد تا حدود ٢٠دقیقه از فیلم کم شود و
پیشنهاد می‌کنم کسانی که فیلم را قبلا در جشنواره دیدند باز هم فیلم را تماشا کنند.

چقدر با زدن عنوان تجربی بر روی فیلم
«کوپال» موافق هستید؟ و در ادامه فعالیتتان هم می‌خواهید همین فضا را دنبال کنید؟

سینمای ایران و جهان همواره تمرکز و
توجهش روی درام‌های اجتماعی با فضاهای شهری بوده، فیلم «کوپال» هم به نظر من درام
است اما با اتمسفری متفاوت نسبت به آثار رایج در سینما. متاسفانه تا فیلمی از نظر
لهجه، لحن و زبان با سایر فیلم‌‌ها تفاوت پیدا می‌کند برچسب خاص را روی آن می‌زنیم
کما این‌که وقتی من فیلمنامه «کوپال» را به تهیه‌کنندگان ارائه می‌دادم با گفتن
عنوان خاص سر فیلم را می‌بریدند و تصور می‌کردند فیلم هیچ مخاطبی نخواهد داشت. این
باور غلط وجود دارد که وقتی داستان فیلمی کمی از واقعیت دور است آن اثر لزوما خاص
و بی‌مخاطب هم هست درصورتی‌که سینمای ما احتیاج دارد ویترین متنوعی داشته باشد به
همین دلیل از اکران «کوپال» بسیار خوشحالم و به نظرم می‌تواند در ذائقه مخاطب
تغییر ایجاد کند.

فیلم «کوپال» برخاسته از جهان‌بینی خود
من است و من به‌شدت اتمسفر آن را دوست دارم اما می‌دانم حفظ این روحیه و رفتن به
سراغ این داستان‌‌ها در سینمای ایران کار بسیار دشواری است چرا که این دسته از
موقعیت‌‌ها و داستان‌‌ها به‌شدت
مهجور است و برای ساخت کمتر مورد حمایت قرار می‌گیرند. با وجود این‌که می‌دانم
باید بهای سنگینی پرداخت اما همچنان قصد دارم در همین فضا فیلمسازی را ادامه دهم.

فیلم «کوپال» در جشنواره‌‌های خارجی بسیار دیده
شد درحالی‌که در جشنواره‌‌های ایران آنچنان که حق فیلم بود مورد توجه قرار نگرفت.
فکر می‌کنید این اتفاق که فیلم در خارج از کشور دیده می‌شود اما در داخل نه، بیشتر
از چه چیزی نشأت می‌گیرد؟

این‌که جشنواره‌‌های الف سراسر دنیا جشنواره‌‌های سیاسی
هستند واقعیت انکارناپذیری است و فیلم‌هایی مثل فیلم من که حرف سیاسی در درون خود
ندارند بالطبع جایی هم در این جشنواره‌‌ها برایشان وجود ندارد. بیشتر جشنواره‌‌هایی
که «کوپال» به آن‌ها رفته و دیده شده جشنواره‌‌هایی هستند که به‌دنبال فرم و محتوای
جدید بودند. باتوجه به سفر‌‌هایی که برای نمایش فیلم در جشنواره‌‌ها داشتم آن چیزی
که باعث می‌شد نگاه فستیوال‌‌ها به فیلم «کوپال» معطوف شود توجه محتوای فیلم به
بحث محیط زیست بود و برایشان جالب بود فیلمی در جهت تکریم محیط زیست و حمایت از
حیوانات و با این شکل و شمایل در ایران ساخته شده است. به هرحال این موضوعات مسائل
ملتهبی است که دغدغه امروز بیشتر جوامع است اما جشنواره‌‌های الف برایش این‌ها اولویت
نیست و به‌دنبال فیلم‌های دیگری هستند. البته در کشور خودمان هم این نگاه وجود
دارد فیلمنامه «کوپال» توسط سازمان حفاظت از محیط زیست تصویب شد اما هیچ‌گونه
انگیزه‌ای برای ساخت آن وجود نداشت و کمک مالی هم به آن نشد. وقتی مهم‌ترین سازمان
مربوط به محیط زیست هیچ‌گونه رغبتی برای ساخت این فیلم ندارد دیگر نمی‌توان از
بقیه توقع داشت. این در حالی است که مهم‌ترین دلیل توجه جشنواره‌‌های خارجی به
فیلم «کوپال»، داستان و موضوع فیلم بود و حتی بیشترین نمایش آن در جشنواره‌‌های آمریکایی
بود؛ جشنواره‌‌هایی که به‌لحاظ ساختار و کارگردانی بسیار سختگیر هستند.

«کوپال» فیلمی تک‌لوکیشن با شخصیت‌‌های محدود
است و این می‌تواند برای شما به‌عنوان کارگردان کار را سخت کند و حتی مخاطب سینما
را که عادت به قصه‌گویی دارد در خطر خستگی قرار دهد. چرا این‌قدر خودتان را محدود
کردید؟

پیش از ساخت «کوپال» تصمیم داشتم فیلم دیگری بسازم که
متاسفانه برایم تجربه تلخی شد چرا که به جهت تعدد لوکیشن و شخصیت‌‌ها امکان ساخت
آن برایم فراهم نشد به همین دلیل کاملا آگاهانه سراغ سوژه «کوپال» رفتم و خودم را
به‌عمد محدود کردم تا چنانچه نتوانستم برای کار سرمایه‌گذار پیدا کنم خودم با کمک
دوستان بتوانم آن را بسازم درنتیجه «کوپال» با یک لوکیشن و یک شخصیت اصلی شکل
گرفت. این محدودیت‌‌ها به‌نوعی سبب شد من به ساخت فیلم امیدوار‌تر باشم و
خوشبختانه درنهایت توانستم آن را بسازم البته از طرفی اطمینان داشتم که همین
محدودیت‌‌ها می‌تواند برایم اعتبار جهانی به همراه داشته باشد و عیار فیلم را بالا
ببرد. این را می‌دانستم که کسانی که دغدغه سینما دارند از فیلم‌های مینی‌مال و
محدود شاید بیشتر خوششان بیاید. این را هم بگویم که نگارش و ساخت فیلم‌هایی که
وحدت مکان دارد و کاراکتر آن محدود است کار بسیار دشواری است. در نسخه اولیه
فیلمنامه «کوپال»، من کاراکتر اصلی و سگ او را در یک سرویس بهداشتی اسیر کرده بودم
ولی بعد از دو ماه که روی آن کار کردم به این نتیجه رسیدم باید نویسنده خیلی قهاری
باشم تا ۹۰دقیقه این موقعیت را به‌خوبی و با پیچ‌وخم‌‌های متعدد به نگارش دربیاورم
درنتیجه با تعاملی که با طراح صحنه پروژه داشتم به این نقطه رسیدیم که داستان را
در کارگاه تاکسیدرمی او روایت کنیم و بعد به‌واسطه امکانات این کارگاه و دوربین‌‌های
مداربسته سعی کردیم ریتم بصری قصه را کنترل کنیم و تا حدی مطمئن باشیم که فیلم می‌تواند
کشش داشته باشد و مخاطب را با خود همراه کند.

یکی از نقاط قوت این فیلم فیلمبرداری و تنوع
موجود در آن است. چطور به چنین تنوعی در فیلم رسیدید؟

جلسات بسیار زیادی با مجید گرجیان؛ فیلمبردار «کوپال» داشتم
و خوشبختانه به تعامل خوبی هم رسیدیم. از ابتدا قرار شد از سه نوع دوربین گوپرو،
مداربسته و دوربین اصلی استفاده کنیم. حدود دو ماه برای دکوپاژ فیلم زمان گذاشتم و
طبق عکس‌‌هایی که لوکیشن فیلم داشتم دکوپاژی مینیاتوری و دقیق ارائه دادم. درنتیجه
تعاملاتی که با مجید گرجیان قبل از شروع فیلمبرداری داشتیم کاملا با یک فکر واحد
کار کلید خورد و فکر می‌کنم اگر فیلمبرداری «کوپال» این‌قدر در زمان تولید و پیش‌تولید
انرژی نمی‌گذاشت شاید فیلم چنین خروجی نداشت.

عنصر تعلیق در فیلم «کوپال» همان چیزی است می‌تواند
مخاطب را با خود همراه کند اما در ابتدای فیلم کمی این روند طول می‌کشد و شاید از
حوصله مخاطب خارج باشد؟

رابطه مخاطب با فیلم ما بر اثر کنجکاوی است که در او شکل می‌گیرد.
تماشاگر کوپال از ابتدا با درام مواجه میشود و درمی‌یابد معمایی وجود دارد و برای
افشای راز آن معما با فیلم همراه می‌شود. تمام تلاشمان را به کار گرفتیم تا ریتم
اثر نیفتد و ببینیم تا کجا می‌توانیم مخاطب را تشنه راز این معما نگه داریم. در
نسخه جشنواره فجر این معما دیر مطرح و دیر حل شد اما در نسخه اکران تغییراتی ایجاد
شده و نقاط عطف سر جای خود نشسته است و به‌نظرم در این نسخه داستان روند بهتری
دارد و مخاطب برای همراهی با آن کنجکاو‌تر است.

سینمای هنر و تجربه نوپاست و طبیعتا نقاط ضعف و
قوت پررنگی دارد، اما شما عملکرد آن را چگونه می‌بینید و به نظرتان نقاط ضعف بیشتر
به چه چیزی معطوف است؟

واضح است که گروه هنر و تجربه گروه مهجوری هستند گروهی که
تمام تلاش خود را به کار می‌گیرند تا فیلم‌هایی که پشت در اکران مانده‌اند توسط
مردم و سینماگران دیده شوند به نظرم از این حیث واقعا تلاششان جای تقدیر دارد و
بسیار قابل احترام است اما به هر حال نقدهایی هم به عملکرد آن وارد است. ما به‌عنوان
فعالان این حوزه تمایل داریم اکران آثار براساس سازوکار مشخص‌تری اتفاق بیفتد.
متاسفانه ما خیلی از فیلم‌هایی که در گروه هنر و تجربه اکران شدند را ندیدیم و یا
اصلا متوجه اکران آن نشدیم به نظرم بحث تبلیغات یکی از نقطه ضعف‌‌های گروه هنر و
تجربه است نقطه ضعفی که سبب می‌شود کارها دیده نشوند. البته در مورد این معضل فقط
مسئولان مقصر نیستند بلکه بخشی از این کوتاهی به خود فیلمسازان برمی‌گردد چرا که
برنامه مدونی برای نمایش و تبلیغ آثارشان ندارند. با این همه فکر می‌کنم اطلاع‌رسانی
نامناسب اتفاق ناخوشایندی است که گریبان بخش هنر و تجربه را گرفته است و متاسفانه
هنوز طرفداران این بخش اطلاع دقیقی از اکران آثار ندارند.

تعدد و تخصیص سانس سینما‌‌ها را چطور می‌بینید؟
از میزان سانس‌‌های نمایش «کوپال» راضی هستید؟

«کوپال» به‌دلیل این‌که جزو آثار شاخص هنر و تجربه است سانس‌‌های
خوبی نصیبش شده اما با این وجود من از جنگ و دعوا‌‌های هنر و تجربه با جایی مثل
پردیس سینمایی کورش باخبر هستم. به‌عنوان مثال همین امروز برخلاف توافق‌‌ها دو
سانس متعلق به فیلم ما کنسل شده و جایگزین آن فیلم‌های کمدی میشود فیلم‌هایی که
فروش خوبی دارند و این در حالی است که سامانه فروش فیلم ما به‌یکباره بسته می‌شود.
ما تبلیغات فیلم «کوپال» را انجام می‌دهیم اما زمانی که مخاطب می‌خواهد بلیت بخرد
و به تماشای اثر بنشیند با این اتفاقات مواجه میشود و بعد تصور می‌کند که بلیت آن
سانس تمام شده در صورتی که به جای فیلم هنر و تجربه فیلم دیگری از سینما بدنه در
آن سانس نمایش داده می‌شود. مخاطبان سینمای هنر و تجربه دانشجویان، سینماگران و
کسانی هستند که به سیما نگاه متفاوت‌تری دارند. شاید تمام صندلی‌‌های یک سانس به
فروش نرسد اما این دلیل بر آن نیست که سانس ما گرفته شود و به فیلم دیگری داده
شود. بدیهی است در چنین موقعیتی یا گروه هنر و تجربه به‌خوبی پیگیری نکرده یا
سینما را درست انتخاب نکرده و یا توانایی مبارزه با چنین اتفاقاتی را ندارد. همین
اتفاقات باعث می‌شود که فیلمسازان این حوزه دلشان شکسته شود و در مواردی از ادامه
اکران فیلم خود انصراف دهند.


ملیکا مومنی‌راد

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است