مهسا ملکمرزبان بیش از ۱۷سال است که در برنامههای مختلف بهویژه برنامههایی
با موضوع ادبیات در تلویزیون حضور دارد. او همچنین تاکنون ترجمه نزدیک به سی کتاب
را نیز برعهده داشته است. «اردیبهشت»، «کتابنامه»، «چشم شب روشن»، «هنرنامه»،
«ارغوان» و «طلوع» ازجمله برنامههایی است که او بهعنوان مجری در آنها حضور
داشته است. ملکمرزبان چندماهی است که به گروه مجریان برنامه «شما و آیفیلم» در
شبکه آیفیلم نیز پیوسته است. به همین بهانه گپوگفتی کوتاه با این مجری، مترجم و
تهیهکننده تلویزیون کشورمان را در ادامه میخوانید.
بهعنوان یک مجری که برنامههای زیادی را اجرا کردهاید، بهنظر شما توجه به
سلیقه مخاطب در رسانه چقدر اهمیت دارد؟
من
معتقدم که اتفاقاً رسانه باید کاری کند که سلیقه مخاطب افزایش پیدا کند و سطح توقع
بیننده را رشد دهد. رسانه بخش زیادی از وظیفهاش سرگرم کردن مردم است؛ اما بخش
دیگرش هم این است که سطح سواد و سلیقه و معیارهای موجود را رشد دهد. علاوه بر اینها،
رسانه باید آموزش غیرمستقیم هم داشته باشد که مخاطب از دیدن یک برنامه تلویزیونی
به نظرات جدیدی هم برسد و رشد کند.
گاهی از یک مجری در برنامههای تلویزیونی، اطلاعات نادرست یا نظرات شخصی بهگوشمان
میخورد که باعث میشود اعتمادمان به آن مجری از بین برود. بهنظر شما رمز موفقیت
یک مجری در جلب اعتماد مخاطب در چیست؟
چیزی
که باعث موفق بودن یک مجری میشود، سطح اطلاعاتش است و به میزان مطالعهای که در
طول روز انجام میدهد و دانشی که نسبت به روزگارش دارد، بستگی دارد. یک مجری موفق
باید کتاب بخواند، اخبار را دنبال کند، از منابع مختلف اطلاعات دریافت کند و حداقل
در یک یا دو رشته تخصصی متخصص باشد و بتواند درباره آنها نظر کارشناسی بدهد و از
جایگاه تخصصی درباره یک موضوع صحبت کند و بتوانید با استدلالهای درست و با
استفاده از منابع موثق مطلبی را ارئه بدهد و با مخاطب ارتباط برقرار کند. مثلاً
شما بهعنوان یک مجری فقط از خودتان صحبت نکنید که قابل دفاع نباشد. یک مجری باید
بتواند با استفاده از منابع مختلف، اطلاعاتی را که به دست میآورد، طوری بچیند که
بهصورت یک بحث جدید به مخاطبش منتقل شود و اطلاعاتی داشته باشد که متناسب با آن
برنامه باشد و بتواند از آن دفاع کند که اگر بعدها سؤالی درباره حرفش در برنامه پیش
آمد، بتواند بگوید براساس بک منبع موثق این اطلاعات را به بیننده داده است. مجری
باید بتواند مخاطب را بهروز نگه دارد. اطلاعات غیرمستقیمی که میان صحبتها و گفتوگوها
به مخاطبمان میدهیم هم خیلی نقش دارد. یک مجری موفق باید خودش منبع خبر باشد و
وقتی از بیننده میپرسند این موضوع را از کجا شنیدی، با خیال راحت بگوید فلان مجری
در برنامه فلان این را گفت؛ یعنی آن مجری توانسته آنقدر درست نظرش را بیان کند که
اعتماد ایجاد کرده و اینجاست که مجری موفق است. در واقع، اطلاعات صحیحی که داده
باعث ایجاد اعتماد و اعتبارش شده است.
مدتی است که به آیفیلم پیوستهاید….
بله.
برنامه «شما و آیفیلم» اولین برنامه من در آیفیلم است و برای اجرای قسمتهایی از
این برنامه، به شبکه دعوت شدم.
نظرتان درباره شبکه آیفیلم چیست؟
شبکه
آیفیلم، شبکه پرمخاطبی است. خیلیها دوستش دارند و سریالها و مسابقههایش را
دنبال میکنند. وجود چنین شبکهای در هر کشوری لازم است. در بعضی از کشورها هم
شبکههای ویژهای برای پخش سریال ایجاد شده و مردم هم همیشه از این نوع شبکهها
استقبال میکنند. وجودش لازم است چون مردم همیشه سرگرمی و تفریح را دوست دارند و
چه تفریحی سالمتر و ارزانتر از تلویزیون و سریالهایی که مردم با آنها نوستالژی
و خاطره دارند و خیلی وقتها برای فرار از شرایط اجتماعی نهچندان مطلوب بیرون،
پناه میبرند به شبکهای که برایشان قصه بگوید و فیلم نشانشان بدهد و آنان را به
یک تعادل ذهنی برساند. بهنظر من آیفیلم این کار را خیلی خوب انجام میدهد.
باتوجه به گسترش شبکههای اجتماعی و زبانی که مخاطبانِ فراوانشان، در آنها برای
برقراری ارتباط به کار میبرند، چقدر در برنامههای تلویزیونی میتوان از چنین
زبان و فرمی استفاده کرد؟
به
نظر من هر رسانهای شاخصهای خودش را دارد و با ویژگیهای خودش با مخاطب ارتباط
برقرار میکند. هنوز که هنوز است، رسمیترین رسانههای کشور ما همچنان تلویزیون و
رادیو است. اگر اینها بخواهند خودشان را در سطح رسانههای مجازی بیاورند، بخشی از
مخاطبانشان را از دست میدهند اما ممکن است مخاطبان تازهتری پیدا کنند. شاید
لازم باشد این هم به آزمون و خطا گذاشته بشود؛ کمااینکه الان هم بعضی از سایتهای
رادیویی این کار را انجام میدهند یا بعضی از برنامههای تلویزیونی هم این کار را
کردند. اما اینطور نبود که همهپسند باشد. همانطور که رسانههای مجازی مخاطبان
زیادی دارند، تلویزیون و رادیو هم مخاطبان زیادی دارد ولی تغییر سبک زبان تلویزیون
و شبیهشدنش به زبان شبکههای مجازی، تضمینی ندارد که مخاطب را افزایش بدهد.
اگر
بخواهم مخاطب یک رسانه غیرجدی باشم، به سراغ فضای مجازی میروم اما وقتی سراغ
تلویزیون میآیم خواستهام و توقع من متفاوت است.
تا حالا درباره نحوه اجرایتان بازخوردی از مخاطبانتان گرفتهاید؟
اغلب
فعالیت من در شبکه چهار سیماست و بیشترین تأکیدمان روی اطلاعرسانی و محتوای
برنامه است. محتوای برنامه را هرقدر قویتر بکنیم مخاطب راضیتر است. در برنامههایی
که من اجرا کردهام، مردم خیلی روی نحوه اجرایم و اینگونه حواشی نظری نمیدهند.
شاید بهخاطر شیوه کار من باشد که بیشتر در حوزه تخصصی کار میکنم. مجریانی که
برنامههای اجتماعی و برنامههای خانواده را اجرا میکنند مخاطبان روی نحوه اجرا و
حتی لباسهایشان هم اظهارنظر میکنند؛ اما در برنامههای تخصصی کسی کاری به نحوه
اجرا و سبک پوشش مجری ندارد و بیشتر به محتوا اهمیت میدهند.
بهروز بودن یک مجری کجا خودش را نشان میدهد؟
بهروز
بودن در نحوه دادن اطلاعات مجری به مخاطب خودش را نشان میدهد. مجریای که از سواد
بهرهمند باشد و سوادش بهروز هم باشد، نحوه جملهبندیاش و نحوه استفاده از واژهها
و چینش کلماتش متفاوت است با کسی که هر روز از یکسری کلمات و جملههای تکراری
استفاده میکند که آفت این شغل است. وقتی کسی بهعنوان مجری پذیرفته میشود،
معمولاً خیالش راحت است که هر جملهای بگویم و به هر نحوی، برنامهام را اجرا میکنم.
اگر یک مجری به این آفت گرفتار شود، ممکن است پیشرفتی که باید را نداشته باشد و
درجا بزند و حتی سیر نزولی را طی کند. شما اگر یک هفته، برنامههای یک مجری را
دنبال کنید، متوجه میشوید که چقدر دنبال این هست که سوادش را افزایش بدهد، چقدر
اهل تحقیق است و تا چه میزان فقط از دانستههای قبلی خودش استفاه میکند.
بهعنوان یک مجری که بیشتر برنامههای تخصصی اجرا کردهاید، سطح برنامهها را
در تلویزیون چطور ارزیابی میکنید؟
این
را بگویم که متأسفانه در تلویزیون برنامههای تخصصی که یک مجری متخصص بخواهند،
خیلی کم شده و برنامههای کارشناسی تقلیل پیدا کرده به برنامههای روانشناسی و
سلامت. شما خیلی کم میبینید که مجریها با استفاده از دانش روز بنشینند و با مخاطب
یا مهمان برنامه صحبت کنند؛ مگر برنامههای شبکه چهار یا شبکه خبر. سطحیشدن
برنامهها یک آسیب است. برنامهها وقتی سطحی شوند، بخشی از مخاطبان خودشان را از
دست میدهند. مردم دوست دارند وقتی پای برنامههای تلویزیون مینشینند اطلاعات
تازهای دریافت کنند؛ وگرنه اطلاعات سطحی را که از رسانههای مجازی هم میتوانند
بهدست بیاورند.
شما علاوه بر اجرا، ترجمه کتابهای زیادی را هم برعهده داشتهاید و همچنان هم
مشغول هستید. از این قسمت از کارتان هم برایمان بگویید.
در
کنار کار اجرا، ترجمه را هم پیگیری میکنم. بخشی از حرفه من ترجمه است و بهشدت
هم به آن علاقهمندم. کار جدیدم ترجمه کتابی از خابیر ماریاس است که بهتازگی تمام
کردم که الان زیر چاپ است. «قلبی به این سفیدی» و کار دیگری بهنام «شیفتگیها» هم
از این نویسنده زیر چاپ است.
فهیمه اسماعیلی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است