بالطبع با این شرایط مساعد و جواب پسداده سریالسازی در
جهان، در کشور ما نیز این صنعت از تلویزیون فاصله گرفته و وارد شبکهای به نام شبکه
نمایش خانگی شد که بهواسطه همین رویداد، تولید و ساخت این سریالها رونق گرفت؛
سریالهایی که برخی از آنها با وجود برخورداری از استقبال مخاطبان اما بعضا کپیهای
دستچندمی از داستانهای سریالهای خارجی بودند که تلاش شد ایرانیزهشده آنها به
مخاطب ارائه شود و اتفاقا نمونههای پرطرفداری از آنها ولو کمتعداد موجود است.
برخی دیگر نیز قصد داشتهاند که در قالبی هالیوودی خودنمایی کنند و جزو نسخههای
لاکچری این شبکه باشند که متاسفانه تقریبا در هیچ یک، موفقیت چندانی به دست نیاوردهایم.
با حضور بازیگران چهره و بزرگ کشورمان و صرف هزینههای گزاف
در مراحل تولید این سریالها، سطح توقع و انتظارات، بالا میرود و قرار نیست که با
وجود عناصرحرفهای(چه انسانی و چه غیرانسانی) شاهد خروجیهای کمکیفیت و بیکیفیت
باشیم؛ البته این سطح توقعات، برابری و قرار گرفتن در کنار نسخههای جهانی و نمرهیک
نیست کما اینکه حتی قبلا وقوع چنین اتفاقی را در عرصه سینما و فیلمسازی شاهد بودهایم؛
بنابراین با فضای کنونیِ حاکم و روندی که در تولید این سریالها وجود دارد توجه به
دو نکته از ضروریات است: نخست؛ نرفتن به سراغ داستانها و نسخههای موجود و پخششده
سریالهای پربیننده خارجی و کپی از آنها. دوم؛ توجه به وضعیت اقتصادی، کشمکشها و
تصمیمگیری مخاطب برای خرید این نسخهها.
ارائه داستانهای بکر و تازه ازجمله مولفههای مهم در این شاخه
از سریالسازی به شمار میآید؛ فاکتور مهمی که در صورت عدم توجه به آن در شرایط
حال حاضر، نوسانات و مشکلات اقتصادی، حذف هفتهای ۶۰۰۰تومان از سبد فرهنگی خانوادهها
به اختیار خودشان، فعل آسانی خواهد بود؛ چراکه بیننده در مواجهه با یک سریال
تکراری و نازل، قطع به یقین از پیگیری و تماشای کار بهراحتی منصرف خواهد شد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است