نام «داشآکل» برای ادبیها و سینماییها،
به یک اندازه عزیز و محترم است؛ چه کسانی که قصه «داشآکل» نوشته صادق هدایت را
خواندهاند و چه کسانی که فیلم «داشآکل» ساخته مسعود کیمیایی را دیدهاند. اما
محمد عرب کسی است که براساس برداشتی آزاد از این قصه دست به ساخت «داشآکل» جدیدی
زده و بهصراحت میگوید کپیبرداری نکرده و اصلا قیاس با اثر قبلی را قبول ندارد.
با او به بهانه اکران این فیلم به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
شما به فواصل نسبتا طولانی در سینما فیلم میسازید.
شرایط سینما و دردسرهای ساخت یک فیلم اینطور ایجاب کرده است یا خودتان دغدغه و
مشغلههای دیگری دارید؟
بهجز کار سینما دغدغه دیگری ندارم، فیلمنامهای داشتم که
هفت بار رد شد چهار بار در دوره اصولگرایان و سه بار در دوره اصلاحطلبان؛ همین
اتفاق مدتزمانی را به خود اختصاص داد، فارغ از آن من تدریس نیز میکردم و حتی
دورهای سینماداری را نیز تجربه کردم. حدود چهار سال است که درگیر «داشآکل» هستم،
از محیط سینما دور نبودم و از پیشتولید فیلم «داشآکل» تا امروز حدود دو سال است
که میگذرد.
فیلم برداشت آزادی از قصه «داشآکل» است و سابق
بر این مسعود کیمیایی فیلمی براساس همین قصه ساخته بود، مخاطبانی که این فیلم را
دیدهاند و یا حتی داستان را خواندهاند به هر حال پیشزمینهای از این داستان در
ذهن دارند و همین احتمال قیاس را زیادتر میکند و کار شما را پرریسکتر!
همه کسانی که در این شرایط سینما فیلم میسازند ریسک میکنند
و به نظرم هر نوع فیلمسازی در این شرایط سخت حتی ساخت یک فیلم کمدی ریسک به حساب
میآید. همانطور که میبینید خیلی از آثار کمدی با وجود ستارهها فروش خوبی
نداشتند و یا مخاطب جذب نکردند. برای من و فیلمنامهنویس «داشآکل» بحث فتوت و
جوانمردی بسیار مهم بود و به عقیده من آنطور که باید و شاید به این مسئله در
سینما پرداخته نشده است. جوانمردی و فتوت ایرانیان که زبانزد خاص و عام است و یا
همین جمله که «پهلوان باشیم بهتر است تا قهرمان» در طول گذر زمان به دست فراموشی
سپرده میشود. ضمن اینکه به چنین مضامین و قصههایی در سینمای قبل از انقلاب نیز
خوب پرداخته نشده است و فیلمسازان آن زمان نیز بازار و گیشه را مدنظر قرار میدادند
و به آثار ادبی توجه لازم نشد. در تمام دنیا مرسوم است که بر مبنای یک اثر ادبی
قابل چندین فیلم با نگاههای مختلف ساخته میشود. نگاه من و منصور براهیمی
فیلمنامهنویس کاملا متفاوت بود. استخوانبندی همان چیزی است که در قصه صادق
هدایت وجود دارد اما گوشت، پوست، خون و رنگ آن تفاوت دارد و از ابتدا اصلا قصد کپی
نداشتیم. نیاز میدیدم فتوت، جوانمردی و فرهنگ عیّاری که در بین ایرانیان وجود
داشته است دوباره زنده شود و چنین فیلمی را بسازیم اگر چه بهترین نوع جوانمردی را
ما در جبهههای جنگ و دفاع مقدس شاهد بودیم اما در سالیان گذشته همه چیز کمرنگتر
شده است.
در دو دهه اول سینمای بعد از انقلاب اقتباس نقش
پررنگی داشت تا جایی که بهترین آثار آن سالها فیلمنامهای براساس اقتباس از یک
اثر ادبی داشت، اما در حال حاضر برخلاف سینمای جهان شاهد برهوت آثار سینمایی
اقتباسشده در ایران هستیم!
این اتفاق از وجود چند مشکل نشأت میگیرد؛ یکی از مشکلات به
نحوه مدیریتها برمیگردد، برخی از مدیران در مواجهه با فیلم «داشآکل» به من میگویند
چه لزومی داشت این فیلم دوباره ساخته شود؟ این سوال خودش نشان از وجود یک مشکل
دارد. چند درصد از تئاترهایی که در کشور روی صحنه میرود براساس اقتباس از آثار
غربیها و یا مشخصا شکسپیر است؟ نمیگویم این اتفاق بد است اما چرا نمیتوانیم از
آثار ادبی خودمان اقتباس کنیم؟ جشنواره فیلم فجر بخشی را برای فیلمنامههای اقتباسی
ایجاد کرد اما بهصورت جدی پیگیری نشد و برایش هیچ هزینهای نشد. اقتباس در ایران
اصلا معنی ندارد. وقتی گفتیم میخواهیم «داشآکل» را بسازیم همه گفتند اینکه یک
بار ساخته شده است. اینکه مدیران، رسانهها، منتقدان چنین حرفی میزنند از تعصب
بیجا نشأت میگیرد. آقای کیمیایی نگاه خاص خودشان را به آن داستان داشتند و فیلم «داشآکل»
را ساختند، ما هم نگاه خودمان را داشتیم. ضمن اینکه اگر فیلمی سالها قبل براساس
همین داستان ساخته شده آیا در حال حاضر قابل دیدن است؟ آیا بد است که فرهنگ عیّاری
دوباره زنده شود؟ به نظرم باید به این بخش سرمایه تعلق بگیرد و از سویی دیگر در
جشنوارهها بخش ویژهای برای آن تدارک دیده شود تا سینماگران برای ساخت آثار
اقتباسی تشویق شوند.
نویسنده این اثر صادق هدایت است و به هر حال
برخلاف آنکه طیف گستردهای از مردم مخاطب نوشتههای او هستند اما هنوز حساسیتهایی
روی اسم این نویسنده وجود دارد، این بعد از قضیه چقدر برایتان محسوس بود و مشکلساز
شد؟
بارها و بارها بزرگان دینی و سیاسی ما گفتهاند نبینید یک
حرف را چه کسی گفته، ببینید چه چیزی گفته است. درخصوص این مسئله ما از دو طرف
رانده شدیم. کسانی که آن طرف آب هستند و به فیلم قبلی «داشآکل» تعصب دارند چشم
بسته به هیچ وجه نمیخواهند بپذیرند که اثر دیگری ساخته شود. البته ما هم نخواستیم
کپیبرداری کنیم و همانطور که در نمایش افتتاحیه فیلم گفتم این دو اثر را باهم
قیاس نکنید چرا که اصلا ربطی به هم ندارند. عدهای آمدند گفتند این «داشآکل»
اسلامی است و در فضای مجازی جوی ایجاد کردند تا فیلم تحریم شود. از سویی دیگر صداوسیما
به بهانه اینکه چرا اسم فیلم «داشآکل» بوده و نام صادق هدایت روی این داستان است
کمترین تیزر را به ما اختصاص داد.
یکی از نکات جالب توجه فیلم شما استفاده از
بازیگران کمدی در قالبی جدید است، چطور دست به چنین کاری زدید؟
بازیگران کمدی فیلم ما مخصوصا مهران غفوریان بسیار پتانسیل
ایفای نقش جدی دارند اینکه یک بازیگر فقط در یک فضا و ژانر فعالیت کند نگرش غلطی
است. بهخاطر همین، سینمای ما نمیتواند پیشرفت کند. وقتی نام مهران غفوریان مطرح
شد، خیلیها گفتند مگر میشود یک بازیگر کمدی بیاید و این نقش را بازی کند؟ چرا
نشود؟ به نظرم یکی از ویژگیهای فیلم «داشآکل» بازی خوب و متفاوت آقای غفوریان و
یا حتی علی صادقی است.
شما نزدیک به دو سال برای ساخت این فیلم زمان
گذاشتید، در حال حاضر شرایط اکران فیلم را چگونه میبینید؟ در حال حاضر بهجز فیلمهای
کمدی، بقیه دل خوشی از وضعیت اکران ندارند مضاف بر اینکه شما در آستانه ماه محرم
نیز فیلمتان را اکران کردید!
در اینکه مدیریت غلط درخصوص اکران فیلمها وجود دارد شکی
نیست. ما درخصوص مدیریت غلط غیرمغرضانه بحث میکنیم. اینکه میگویند بیعدالتی
درست نیست، بیعدالتی از عدم هدایت درست میآید. ما در کشورمان روزهای مختلفی
داریم ماه محرم، رمضان، حتی ایام پخش فوتبال؛ و فرقی نمیکند چه زمانی فیلم اکران
شود چون در هر برهه زمانی اتفاقی وجود دارد، ضمن اینکه فیلم ما کمدی نیست که با
محرم منافاتی داشته باشد به همین سبب فکر نمیکنم تاثیر چندان بدی بگذارد، بهخاطر
همین نگران این بعد از قضیه نیستم. ما در پروسه فروش روند صعودی داشتیم و در طول
ده روز اکران بهنسبت فیلمهایی که سه هفته است که روی پرده هستند و اتفاقا سالن
بیشتر و سانس بهتری دارند فروش بهتری داشتیم. نمیگویم این فروش ایدهآل است آنچه
در نظر داشتم با شرایط فعلی تفاوت دارد اما به نظرم میتوانیم در ادامه روند بهتری
را طی کنیم. ضمن اینکه ما تیزر بسیار محدودی داشتیم. بودجهای برای صرف هزینه
تبلیغات و زدن بیلبورد نداشتیم. این فیلم با کلی وام و قرض ساخته شده و هنوز هم
بدهکاریم. پولی نداشتیم که صرف کارهای تبلیغات و شناساندن فیلممان به مخاطب کنیم.
اگر سینمادارها توجه بیشتری کنند، حمایت بیشتری صورت بگیرد و سانس و سالن بهتر و
بیشتر در اختیار ما قرار گیرد این فیلم میتواند اکران خوبی داشته باشد.
ملیکا مومنیراد
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است