رضا کولغانی، اهل بندرعباس است. وقتی همراه با دارا دارایی به بندرعباس و
جزیره هنگام سفر کرده بود، تحت تاثیر آن سفر چند آهنگ جنوبی با آهنگسازی دارایی
خواند. همانجا بود که ایده تشکیل گروه «داماهی» در ذهنشان جرقه خورد. هدف از تشکیل
«داماهی» تولید موسیقی با رویکردی آزادانه با تلفیق المانهای موسیقی محلی (به ویژه
جنوبی)، جز، رگه، فلامنکو، آفرو، لاتین، فانک، هندی و… بود. اولین آلبوم این
گروه در شهریور ۹۴ منتشر شد که توانست نظر بسیاری از مخاطبان را جذب کند. این گروه
در ابتدای شروع کاریشان همراه با پروژه سینمایی «دو_ر_می_فا_صلح» در جام جهانی
۲۰۱۴ به برزیل سفر کرد و در آنجا با دیگر گروه های موسیقی به اجرای کنسرت پرداخت؛
همچنین قبل از بازی ایران و نیجریه در شهر کوریتیها به روی استیج رسمی فیفا
رفت. علاوه بر «داماهی»، رضا کولغانی با گروه دارکوب و در فیلمهای «خشم وهیاهو» و
«مغزهای کوچک زنگ زده» که به تازگی اکران شده به عنوان خواننده، همکاری داشته است.
با او به گفتو گو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
باکس
فیلم
سینمایی «مغزهای کوچک زنگ زده» به کارگردانی هومن سیدی از ۴ مهر بر پرده سینماهای
کشور رفت. موسیقی این فیلم توسط رضا کولغانی خوانده شده و این دومین همکاری این دو
هنرمند بایکدیگر است. همکاری قبلی آنها به فیلم «خشم و هیاهو» برمیگردد. رضا
کولغانی از این همکاری به «موسیقی ما» گفته است: «پیش از این، برای فیلم «خشم و هیاهو» یک تجربه با هومن
سیدی داشتم که شاعر آن کار محمود طلوعی بود. برای همین هم او از همان ابتدا فیلمنامه
را داد تا بخوانم و خواست موسیقی را به سمتی ببریم که به شخصیت نوید محمدزاده در
فیلم (نقش شاهین) نزدیک باشد و حال و هوای زندگی آن قشر از آدمهای جامعه را در بر
بگیرد. ما هم موسیقی و کلام را که سروده احسان گودرزی بود، به همان سمت و سو
بردیم. تمام
اتفاقهایی که به لحاظ روایت موسیقی در فیلم افتاده، در تیتراژ آخر هم لحاظ شده و
به این ترتیب اثری خلق شده که علاقه عجیبی به آن دارم.»
او
همچنین درباره نقش موسیقی در این فیلم اظهار داشت: «به موزیک بامداد میتوان به
عنوان بخشی از این فیلم نگاه کرد که تأثیر زیادی روی آن داشته و درواقع موسیقی
جنبه حرکتی عجیبی در این فیلم دارد. بامداد زحمت زیادی برای این موزیک کشیده و
موسیقیاش همانند فضای فیلم، یک فضای کولی و وحشی مدرن دارد. من لحن موزیک تیتراژ
را با شعر احسان (گودرزی) ساختم و با چند لاین گیتاری که ابراهیم علوی زده بود،
برای بامداد فرستادم و او هم کار را در بهترین حالت ممکن تحویل داد. در واقع میتوانم
بگویم که همه چیز در این فیلم کنار هم چفت شده است، از موزیک گرفته تا فیلمنامه و
کارگردانی؛ من خودم خیلی نسبت به آن امیدوارم.»
آقای کولغانی موسیقی ای که شما در «داماهی» کار
میکنید، تلفیقی از موسیقی جنوبی، جز، فلامنکو، لاتین، هندی و… است و مردم علی
الخصوص جنوبیها خیلی از گروه و سبکتان استقبال کردند. اما عدهای، به این تلفیق
شدن انتقاد دارند و به نوعی با آن مخالفاند، آنها
معتقدند که این سبک به موسیقی پاپ و اصیل ایرانی ضربه میزند و آنها را تضعیف میکند.
به
نظرشما اصیل پاپ یعنی چی؟ در ایران، سبکی به نام پاپ وجود ندارد، یعنی خودشان از
موسیقیهای خوب عربی، ترکی و یونانی کاور میکنند یا خیلی پیشرفت کنند از موسیقی
دهه ۶۰ تا ۸۰ فرانسه و ایتالیا را کپی میکنند، به همین دلیل من موزیک پاپی به آن
شکل نمیبینم. موسیقی « فیوژن» هم که ما کار میکنیم، سبکی است که از دل «جز»
درآمده و شاخهای از آن است، و موزیک هرمزگان هم این قابلیت را دارد که با آن یک
کار «فیوژن» را انجام داد؛ به نظر من حتی اکثر موسیقیهای ایران این قابلیت را
نداشته باشند. موسیقی کردستان و سیستان و در کل مقامهای ایرانی این کار «فیوژن»
را دارند. موسیقی سنتی ایران هم بهخاطر نبود گروه ریتمیک آنقدر این نوع موسیقی
به آن نمیچسبد. فکر میکنم کسانی که این حرفها را میزنند خیلی شناخت درستی از
این سبک ندارند و درواقع بیرون گود نشستهاند
و میگویند لنگش کن. همیشه در همه جای ایران این موضوع وجود دارد که جایگاه مخاطب،
متخصص، سلبریتی با روشنفکر و همه چیز باهم عوض میشود. ما موسیقی تولید میکنیم که اگر به کشورهای دیگر
از جمله آلمان رفتیم، شنونده آلمانی هم بتواند با موسیقی محلی ارتباط برقرار کند و
تحت تاثیر قرار بگیرد. اما با این موسیقی پاپ شما فقط در همین کشور و شهرهای ایران
شنیده میشوید؛ در ایران مخاطب پیدا میکنید اما در سطح بینالملل موسیقی شما برای
مخاطب اهمیتی نخواهد داشت.
شاید بتوان کاری کرد که اهمیت پیدا کند و مورد توجه
قرار بگیرد. ایران موسیقی محلی قوی و متنوعی دارد؛ موسیقی کردستان، بلوچ، گیلکی و
مازندرانی. وشما هم که خودتان اهل جنوب
هستید و آهنگهای جنوبی ما آهنگهای ریتمیک، گرم و خوبی هستند که به راحتی آدم را
تحت تاثیر قرار میدهند. بنابراین ما میتوانیم
کاری کنیم که در سطح جهانی هم شنیده شویم.
ما
خودمان در سطح بینالملل این کار را انجام میدهیم و هر وقت هم اجرا میرویم،
استقبال خوبی هم از آن میشود به علاوه اینکه مخاطبانی هستند که موسیقی روز
«فیوژن» دنیا را گوش میدهند. کسانی که این حرفها را میزنند از این موسیقی روز
دنیا خبر ندارند که مثلا ریچارد بونا
کامرونی که تحصیل کرده موسیقی «جز» در فرانسه است، چهکار میکند، پیتر گبریل در
دهه ۸۰ چهکار میکرده، همینطور بند جنسیس؛ همه اینها بندهای «فیوژن» راکی بودند
که میتوان آنها را ریشههای موسیقی «جز» دنیا خواند. اگر خودتان هم کمی درباره
مدرسه «جز» فرانسه تحقیق کنید میبینید که چه اتفاقاتی افتاده و میفهمید که مثلا
کریم زیاد اهل مصر یک درام زن است که موسیقی مصر را به پیشرفت زیادی رسانده است، همه
آنها در پی آن هستند که به یک تفاهم فرهنگی با یک نقطهای از دنیا پیدا کنند.
تمام این موسیقی پاپ، جز و راک که من میگویم همه در موسیقی فولکلور و محلی ما
نهفته است به ویژه هرمزگان ، بخاطر وزن ریتمیک، نواها و زندگیهای مشترکی اینجا شده
مثلا سیاهپوستان، فارسها، عربها، انگلیسی و پرتغالیها. همه اینها یک چیزی به
فرهنگما اضافه کردند. به همین دلیل فضای موسیقی جنوبی به فضای «فیوژن» نزدیک است.
اما مخاطب عام دوست دارد همه چیز به عام کشیده شود و این میتواند برای ما و گروه
ما، هم سم و هم خوب باشد.
شما قبلا با گروه« دارکوب» همکاری داشتید. قصد
همکاری مجدد با این گروه دارید؟
بله،
«دارکوب»، «داماهی» هیچ فرقی ندارند. کمی از کارهای «داماهی» سبکتر شود با
«دارکوب» هم همکاری میکنم چون به گردن من دین دارند و از کار کردن با آنها لذت میبرم.
درباره فعالیتهای اخیر «داماهی» برایمان بگویید.
جمعآوری آلبوم دوم «داماهی» در حال اتمام یعنی در
مرحله میکس و مستر است و دو ماه دیگر به دست مخاطبان میرسد.
شما سال ۹۵ در جشنواره موسیقی فجر شرکت کردید. آیا
امسال قصد دارید آلبوم جدیدتان را برای جشنواره
ارایه دهید؟
نه، شرکت نمیکنیم. این دو باری که شرکت کردیم،
تعامل خوبی با آنها نداشتیم. در سبک ما مسابقهای وجود ندارد و فقط اجرا میکردیم و میرفتیم.چهکاری است، خودمان
کنسرت میگذاریم.
برنامه کنسرتهای داخلی و خارجی، بعد از محرم و
صفر چگونه است؟
بله ، بعد از انتشار آلبومها، هم در ایران هم در
چند کشور دیگر کنسرت خواهیم داشت.
فاطمه
فلاح
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است