آنیس واردا: دوست دارم به عنوان فیلمسازی که از دردهایش هم لذت برد به یاد آورده شوم | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۰۸:۲۲
در آخرین مصاحبه قبل از مرگش؛

آنیس واردا: دوست دارم به عنوان فیلمسازی که از دردهایش هم لذت برد به یاد آورده شوم

آنیس واردا در آخرین مصاحبه زندگی خود که سپتامبر 2018 با گاردین انجام داد گفت که دوست دارد به عنوان فیلمسازی که از زندگی از جمله دردهایش لذت برده است، به یادآورده شود.

به گزارش صبا به نقل از گاردین، سینمای جهان به تازگی یکی از فیلمسازان نامدار خود را از دست داد. آنیس واردا کارگردان مطرح سینمای جهان در حالی روز ۲۹ مارس در سن ۹۰ سالگی برای همیشه چشم از جهان فروبست که سپتامبر ۲۰۱۸ آخرین مصاحبه زندگی خود را با گاردین و اوون میرز ستون نویس آن انجام داده بود.

واردا در این آخرین مصاحبه خود از موضوعات مختلفی از جمله این که دوست دارد چگونه پس از مرگ به یاد آورده شود و یا حضورش در مراسم تشییع جنازه جیم موریسون خواننده اسطوره ای گروه دورز سخن گفته است که در این جا با هم بخشی از آن را از نظر می گذرانیم.

*قوی ترین خاطرات دوران کودکیتان چیست؟

-یادم می آید والدینم مرا آرلِت صدا می کردند و من آن را در زمان بچگی به آنیس تغییر دادم. نام آرلِت را دوست نداشتم چون به «ت» ختم می شد و می دانید که هر اسمی به «ِت» ختم شود شبیه اسم دختربچه هاست. آن را دوست نداشتم بنابراین آنیس را انتخاب کردم.

*چه چیزی الهام بخش کارهای شما بوده است؟

-اغلب اوقات «واقعیت» الهام بخش من است، من فیلم های زیادی را با مردم بی تکلف ساخته ام. اولین فیلمم با نام «نقطه کوتاه» را با ماهیگیران ساختم و همینطور زمانی که «خوشه چینان و من» را کارگردانی می کردم برایم مهم بود که انگشت روی یک مساله اجتماعی بگذارم.

*احساستان درباره اینکه پیشگام موج نو خوانده می شوید، چیست؟

-مرا «مادر بزرگ موج نو» می نامند که به نظرم بامزه است؛ برای این می گویم چون ۳۰ ساله بودم که تروفو «چهارصد ضربه» را ساخت و گودار «از نفس افتاده» را کارگردانی کرد این درحالی است که من ۵ سال قبل از آنها اولین فیلمم «نقطه کوتاه» را ساخته بودم. وقتی که جوانتر بودم بسیاری شیوه جدید نوشتن را ابداع کرده بودند؛ جیمز جویس، همینگوی و فاکنر و من نیز فکر می کردم که باید ساختاری برای سینما پیدا کنیم. من برای یک سینمای رادیکال جنگیدم و در کل زندگیم هم نیز این راه را ادامه دادم.

*شنیده ام که مدونا (خواننده مطرح آمریکایی) دوست داشته فیلم «کلئو از ۵ تا ۷» شما را بازسازی کند.

-مدونا از داستان کلئو متاثر شده بود، او آن زمان از یک زن خواسته بود فیلمنامه را برایش اقتباس کند اما مدتی بعد مادرش بر اثر سرطان از دنیا رفت و مدونا نیز پروژه را رها کرد. اگر در آن زمان از من می خواستند نسخه آمریکایی «کلئو از ۵ تا ۷» را بسازم برخلاف نسخه فرانسوی که زن در انتظار نتیجه تشخیص بیماری سرطان است یک زن سیاه پوست را که از بیماری ایدز در هراس است، به تصویر می کشیدم. در آن سال ها ایدز تهدید وحشتناکی
بود و البته من دوست داشتم ویتنی هیوستن خواننده مطرح آن سال ها آن نقش را بازی کند.

*شنیده ام با جیم موریسون رهبر گروه دورز دوستی نزدیکی داشته اید.

-درست است. خیلی او را تحسین می کردم. من و همسرم ژاک (دمی) در دهه ۶۰ در لس‌ آنجلس با او (جیم موریسون) دیدار کردیم، ما روند ستاره شدن او را نظاره گر بودیم. جیم موریسون در آن دوره از سینما چیزهایی فراگرفته بود و همه فیلم‌ های ما را می‌ شناخت. یادم است در مراسم تدفین او در گورستان پرلاشز در پاریس ما چهار نفر بودیم. هنرمندان وقتی که زود می‌میرند، بیشتر تبدیل به بت‌ می‌شوند.

*چگونه تکنولوژی بر فیلمسازی شما تاثیر گذاشته ‌است؟

-در سال ۲۰۰۰ که سال تغییر قرن بود، من زندگی ام را به گونه ای تغییر دادم. دوربین‌های کوچک دستی را کشف کردم و شروع به درک این موضوع کردم که می‌توانم به تنهایی فیلم بسازم؛ این همان روشی بود که با آن «خوشه چینان و من» را ساختم. زمانی که به افرادی نزدیک می‌شوید که غذا از روی کف زمین بر می دارند و می‌خورند، شما نمی‌توانید با یک گروه بزرگ فیلمسازی باشید چون که من نمی‌ خواستم آن افراد را بترسانم.

*بهترین نصیحتی که تاکنون به شما شده است، چیست؟

-به یاد دارم زمانی که یک عکاس جوان بودم براسایی عکاس بزرگ فرانسوی را ملاقات کردم، او به من گفت: راحت باش و به اشیا با دقت نگاه کن.

*دوست دارید چگونه به یاد آورده شوید؟

-دوست دارم به عنوان فیلمسازی که از زندگی از جمله دردهایش لذت برد به یاد آورده شوم. دنیای وحشتناکی است. اما من این ایده را همواره نگه داشتم که باید از هر روز زندگی لذت برد. در روزهای زندگی من چه اتفاقاتی رخ می دهد؛ کارکردن، دیدار با مردم و گوش فرادادن، این گونه خودم را متقاعد می کنم که ارزش زندگی همین است.

محمدامین شکاری

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است